به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سومین نشست اندیشه ایرانشهری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست محمد علی مرادی و سید جواد میری به سخنرانی پرداختند.
محمد علی مرادی در این نشست گفت: ایده ایرانشهری در اعماق تاریخ ما وجود داشته است. این که چگونه باید یک ایده را به مفهوم و بعد به گزاره و سپس تئوری و بعد پروژه و در نهایت تبدیل به نقشه راه و اجرا کنیم مهم است. به این مسیر در نظام علمی کشور ما درست عمل نمی شود. ایده ایرانشهری دو مولفه بسیار مهم دارد که وحدت و کثرت است. دادگری و عدالت نیز وجه دیگر آن است. عدالت می تواند وحدت بخش باشد. آزادی به کثرت افراد منجر می شود چون هر کس می خواهد آزادی خودش را رقم بزند. در این جا باید به تنش میان آزادی و عدل فکر کنیم. در ایده ایرانشهری شاه آرمانی وجود دارد.
وی افزود: در دیدگاه کانت ایده آل در خرد شکل می گیرد. از طرفی باید ببینیم ایده خیر چگونه شکل می گیرد. هگل منطقی نوشت که در آن به تنش مشروعیت داد. چون انقلاب فرانسه را دید. ذهن و عین را اگر جدا کنیم خواهیم دید که منطق عمل پر از تناقض است. باید برای ایده آزادی و ایده عدل منطق و دستگاه و نظریه ای طراحی کنیم تا تناقض ها از بین برود. مثلاً اگر زبان فارسی را ایده وحدت قرار دهیم آن وقت زبان های آذری، کردی و ... ایده کثرت ما خواهند شد. باید این تناقض ها را در قالب یک تئوری با هم هماهنگ کنیم و شکل دهیم.
محمد علی مرادی سپس گفت: کسانی که با ایده ایرانشهری مخالف اند سویه های اسلامی دارند. دولتی که حول ایده ایرانشهری شکل می گیرد باید دید این گروه را چگونه در ذیل خود می بیند. آقای طباطبایی می گوید که مالک اشتر ایده ای دارد به نام مصلحت مرسله. آقای حائری نیز از حکمت حکومت صحبت می کند که می گوید حکومت یک ملک مشاع است. این ایده را باید در ذیل ایده ایرانشهری آورد و اینتگره کرد. سپس باید ایده های حقوق بشری را وارد کنیم. چرا علما همیشه با شاهان همکاری می کرده اند؟ چون مصلحت مردم و کشور را رعایت می کرده اند. فهمیدن مصلحت بسیار جذاب و مهم است. مفاهیم نظری افراد متخصص خود را می خواهد و افراد اجرایی نباید در آن دخالت کنند.
سید جواد میری در ادامه نشست گفت: پرسش اساسی این است که این گفتگوها حول بحث ایرانشهری آیا نظریه است یا یک سری بحث های ایدئولوژیک؟ به عقیده من صبغه ایدئولوژیک آن بیشتر است. چون در مقابل نگاه اسلامی قرار می گیرد. به همین دلیل به سرعت وارد عرصه عمومی می شود. وقتی صحبت از شاه آرمانی می کنیم چه نسبتی با لاهوت و ناسوت در پیکر مسیح دارد. همچنین با مباحث الهیات شیعه در مفهوم امام و تفاوت آن با خلیفه. این ها مباحث مفهومی است و نمی توان آن ها را در عرصه عمومی مطرح کرد. امروز می بینیم در عرصه سیاسی آرایش جدی شکل گرفته است به طوری که وزیر راه از آن استفاده می کند.
وی افزود: باید پرسید ایران چیست و تفاوت آن با سایر کشورها چیست؟ یونان را مبتنی بر خرد هلنی مفهوم سازی می کنیم. هند را مبتنی بر شهود، چین مبتنی بر حکمت عملی، جهان سامی مبتنی بر وحی و نبوت و اروپای مدرن مبتنی بر عقل محاسبه گر می توانیم مفهوم سازی کنیم. ایران به مثابه یک ایده به عقیده من حد فاصل خرد هلنی و شهود هندی بوده است و یک سنتزی میان این ها بوده است. ایران مجمع البحرین خرد و شهود است. اگر این ظرائف را نبینیم وحدت در کثرت را نمی توانیم مفهوم سازی کنیم. گاهی ایرانیت را بر اساس خلقیات ایرانی ها مفهوم سازی می کنند که نوعی تقلیل گرایی است.
نظر شما