شناسهٔ خبر: 54968 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

استعداد یا توهم نویسندگی/ از استالین تا عاشقانه‌های صدام حسین

بسیاری از دیکتاتورها در طول تاریخ سعی کردند خودشان را نویسنده نشان دهند ولی وقتی به کتاب‌های منتشر شده از آن‌ها نگاه کنیم متوجه توهم آن‌ها خواهیم شد.

استعداد یا توهم نویسندگی/ از استالین تا عاشقانه‌های صدام حسین

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در چند دهه گذشته کتاب‌ها و مقالات بسیاری درباره سرگذشت و زندگی حاکمان مستبد و دیکتاتور تاریخ بشریت منتشر شده است که هر کدام به نحوی موضوع خاصی را پیگیری کردند. بسیاری از محققان از دانشگاه‌های مختلف درباره علل ظهور و سقوط حاکمان تحقیق کردند و کتاب چاپ کردند ولی شاید کمتر کسی به موضوع نویسندگی دیکتاتورها پرداخته باشد.

 «دانیل کالدر» نویسنده انگلیسی با استفاده از تحقیقات صورت گرفته در طول تاریخ و بهره‌گیری از کتاب‌های چاپ شده درباره دیکتاتورها به طور اختصاصی درباره استعداد نویسندگی یا عدم آن در دیکتاتورها تحقیق کرده است که نتیجه آن را در کتابی با عنوان «ادبیات دیکتاتور» منتشر کرده است که در آمریکا با عنوان «کتابخانه دوزخ» ماه مارس امسال روانه بازار کتاب شده است.  

کالدر می‌گوید تمام کتاب‌هایی را که از دیکتاتورهای تاریخ چاپ شده، خوانده است. «نبرد من» نوشته آدولف هیتلر، «چه کار باید کرد» نوشته لنین، «کتاب سرخ کوچک» نوشته مائو، شعرهای استالین، داستان عاشقانه صدام حسین و ... از کتاب‌های به جامانده نوشته روسای مستبد تاریخ بشریت هستند که به گفته کالدر یک پیام و نتیجه دارد و آن این است که بدون هیچ کتابی هیچ رژیم نازی یا فاشیسم و کمونیسم نمی‌تواند  وجود داشته باشد.

رمان «چه کار باید کرد» در اصل نوشته «نیکلای چرنسشفسکی» نویسنده و متفکر قرن نوزدهم روسیه بود که لنین تحت تاثیر این کتاب مطالبی را نوشت. وقتی لنین از دنیا رفت، استالین نه تنها جایش را گرفت بلکه همان نویسندگی را ادامه داد. او خودش را ویراستار، ناشر و مفسر کارهای لنین اعلام کرد و به خوبی توانست مخاطب باسواد آن روزهای شوروی سابق را با خود همراه کند. در دوران استالین ادبیات و فرهنگ انقلابی رواج پیدا کرد که خودش هم یکی از نویسندگان آن محسوب می‌شد ولی وقتی به نوشته‌هایی که در آن دوران شوروی منتشر می‌شد نگاه کنیم بویی از ادبیات فاخر روسیه چیزی به مشام نمی‌رسد.


در مقابل استالین که نوشته‌هایش تا حدودی از سوی اعضای حزب کمونیست یا حتی مردم عادی خوانده می‌شد، در حزب نازی خبری از این استعداد نبود و تعداد معدودی کتاب از رایش سوم چاپ شده که بهترین آن‌ها کتابی با عنوان «نبرد من» است.  در کتاب کالدر تجربه‌های نویسندگی از رهبران دیگر مثل مائو آورده شده است ولی به این مسئله نیز اشاره شده که 5هزار سال فرهنگ کشور چین با یک کتاب مائو جایگزین می‌شود. بعد از مائو بسیاری دیگر از رهبران مستند در دنیا دست به قلم بردند ولی سوال اینجاست که آیا می‌توان نام نویسنده برای آن‌ها استفاده کرد.

البته در میان این حاکمان ظالم شاید بتوان موسیلینی را مستثنی کرد چون خاطراتی از او منتشر شده که نشان می‌دهد کمی استعداد نویسندگی داشته است. او خاطرات خود را در جنگ جهانی اول به خوبی تشریح کرده است و به دیگر هم صنف‌های خود نشان داده در کنار دستور به دیگران می‌شود کمی هم درباره خود نوشت.

نظر شما