فرهنگ امروز/ مهسا کلانکی: این روزها آنقدر از کنارش ساده میگذریم که انگار مشکلی بازار کتاب را تهدید نمیکند؛ ویترینها پرشده از کتابها با عناوین زیبا؛ کتابهایی که وقتی به دست مخاطب _ به خصوص مخاطبان خاص یعنی دانشجویان و استادان دانشگاه _ میرسد پس از یک بار دیدن کتاب، از خرید آن پشیمان میشوند.
«کتابسازی» نام پدیده شومی است که بازار نشر این روزها به شدت با آن دست به گریبان است. ظاهرا کتابسازی تاریخ درازدامنی دارد و در گذشته نام «انتحال» بر آن گذاشته بودند. گاهی ادبا ابیات و نوشتههای دیگری را بدون نام بردن از پدیدآورنده در اثر خود ذکر میکردند. البته در این باره برخی از ادبا معتقد بودند که این خود روشی برای ترویج علم است. عدهای نیز بر این اعتقاد بودند که با این روش مفاهیم سینه به سینه منتقل خواهد شد. پژوهشگران و استادان درباره افزایش پدیده شوم کتابسازی دیدگاههای متفاوتی دارند و برخی ناشران را مقصر دانسته و برخی دیگر نبود نقد علمی را مشکل اصلی کتابسازی میدانند؛ برخی معتقدند باید با مؤلفان برخوردهای قانونی صورت بگیرد و عدهای دیگر این برخوردها را در شأن اهل قلم نمیدانند.
این روزها زمانی که در نمایشگاه کتاب تهران قدم میزنی آثار زیادی از متون کهن مانند دیوان حافظ و آثار سعدی و مولانا و عطار را میبینی که به اسم مصححان مختلفی وارد بازار نشر شدهاند. گاهی ناشران نام «گلچین» یا «برگزیده» را بر روی کتاب گذاشتهاند و مولفی که نام او بر روی اثر آمده است چهره چندان شناخته شدهای نیست.
در این میان مصححان و پژوهشگران نبود منتقدان آگاه را اصلیترین مشکل کتابسازی در دوران امروز میدانند.
هیئتی باید آثار را گزینش کند
محمد روشن را با تصحیح کتاب «جامع التواریخ» میشناسیم. وی همچنین در تألیف برخی آثار با ابراهیم پورداوود و در گردآوری «فرهنگ معین» با محمد معین همکاری داشته است.
آنهایی که روشن را میشناسند میدانند وقتی ویترین کتاب را میبیند عاشقانه کتابها را ورق میزند. محمد روشن، درباره کیفیت پایین تصحیح متون ادبی در دوره کنونی میگوید: روزگاری بنگاه ترجمه و نشر کتاب وجود داشت و ما مطمئن بودیم آثاری که منتشر میکند آثاری است که هیئتی آن را گزینش میکنند. بنیاد فرهنگ ایران نیز 400 کتاب منتشر کرد، به تحقیق همه آثار مربوط به متون فارسی بود که اولویت چاپش غیر قابل انکار است. هماکنون هم انتشارات دانشگاه تهران، با وجود اینکه دوران متفاوتی را طی کرده، مایه دلگرمی است.
وی میافزاید: زمانی در تصحیح متون با استادانی چون علامه قزوینی و مرحوم عباس اقبال آشتیانی سر و کار داشتیم که پیشگامان تصحیح متون بودند و ضروری است جوانان سرگذشت آنها را بخوانند. هم اکنون ما جوانانی داریم که به راستی کتابهای ارزشمندی عرضه میکنند. ما دورههایی را پشت سر گذاشتیم که معرفی کتاب و نشریات بسیار کم بود. مجله یادگار به کوشش مرحوم عباس اقبال پنج دوره منتشر شد و مجله دیگر «یغما» بود که بیست دوره از آن به چاپ رسید. مجله «راهنمای کتاب» از دیگر نشریاتی بود که به کوشش احسان یارشاطر و مرحوم ایرج افشار منتشر میشد. البته این نشریات به گونهای بود که به کتابهای آفرینشی کمتر ارتباط داشت. اگر ما هماکنون بخواهیم با دهه 30 مقایسه کنیم، نسبت به آن سالها، مجلهها و نشریهها در زمینه نقد و بررسی کتاب
قبلاً کار به صورت تخصصی بود، ولی در حال حاضر مصححان گاهی کلمات را نمیشناسند یا به عمد جور دیگری به کار میبرند
بیشتر شده است و اگر کتابها مورد نقد قرار بگیرد انگیزهای برای شناخت میشود.
مصحح «تاریخنامه طبری» با تأکید بر اینکه باید مشاور خوب برای انتخاب کتاب داشت، بیان کرد: وقتی از قوانین صحبت میشود اختیار از ساحت کتاب به ساحت دولت منتقل میشود، اما آیا هیئت حاکم میتواند این راهنمایی را به انبوه کتابدوستان و کتابخوانان بدهد؟ در این زمینه متأسفانه ما معیار مطلوبی نداریم. ما باید جویای کتابخوانی باشیم. در انتخاب کتاب مشورت سودمند است ولی صلاحیت مشاور نباید از ذهنمان دور شود؛ ما به هرکس برای انتخاب کتاب نمیتوانیم مراجعه کنیم.
ارزیابان دقت لازم را ندارند
محمدجعفر یاحقی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد پژوهشگر بعدی است که در نمایشگاه میبینم و برای اظهار نظر در این زمینه فرد مناسبی است، او کتابهای بسیاری را تصحیح و تألیف کرده است. کتابهایی مانند «اقلیمهای دیگر»، «سوگنامه سهراب»، «جویبار لحظهها»، «تصحیح تاریخ بیهقی» و ...
وی به همراه دخترش برای بازدید از سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از مشهد به پایتخت آمده و مشغول قدم زدن از نیمطبقه بالای شبستان و سالن کارنامه نشر است.
این استاد دانشگاه و مصحح معتقد است کتابسازی در سالهای اخیر در تصحیح متون افزایش داشته است. وی در این باره میگوید: در حوزه تصحیح متون کتابسازی گستردهتر است و اخیرا عمومیت پبدا کرده است. قبلا کار به صورت تخصصی بود، ولی در حال حاضر مصححان گاهی کلمات را نمیشناسند یا به عمد جور دیگری به کار میبرند. گاهی بسیاری از کتابسازیها در حوزه تصحیح، اثر را تنزل میدهد؛ یعنی غلط چاپی و اشتباهات دیگری در اثر رخ میدهد.
یاحقی هم معتقد است تنها نقد است که از افزایش کتابسازیها جلوگیری میکند و در این باره میگوید: باید منتقد و متخصص اثر را بررسی کند، ولی متأسفانه واژه «تصحیح» برای جامعه یا حتی جامعه دانشگاهی شناخته شده نیست. اگر این واژه تبیین شود و منتقدان خاص خود را داشته باشد کسانی میتوانند از آن پاسداری کنند.
وی با اعتقاد بر اینکه جمعآوری این کتابها از نمایشگاه مشکلی را حل نمیکند و ناشران هم باید وجدان کاری داشته باشند، میافزاید: فلسفه نشر این است که کتاب هم از لحاظ علمی و از هم از نظر فنی ممیزی شود. برخی ناشران دولتی مانند ناشران دانشگاهی کتابها را ارزیابی میکنند بازهم مشکلاتی در کتاب دیده میشود و ارزیابان دقت لازم را ندارند و در نتیجه در دانشگاهها هم کارهای موازی انجام میشود. تصورم این است که صداقت در زندگی باید از سنین کودکی فرهنگسازی شود. باید از یک طرف در سطوح پایین آموزش داده شود و از سویی دیگر ضابطهمندی برای این کار در سطح تصمیمگیران و از یک طرف در مراکز علمی نظارت وجود داشته باشد و از سویی مشکلات مالی اساتید ما برطرف شود و کسی نیاز به چنین کاری نداشته باشد و مراقبت عمومی جامعه افزایش یابد در مجموع این کار کاهش پیدا میکند.
انواع کتابسازیها در متون شعری
آنهایی که به نمایشگاه کتاب میآیند میدانند نجفقلی حبیبی از چهرههایی است که هرساله به نمایشگاه کتاب تهران میآید. نجفقلی حبیبی را بیشتر با تصحیح متون فلسفی میشناسیم. او بیش از ۱۸ عنوان کتاب که عمدتا در زمینه تصحیح متون آثار اندیشمندان قدیم اسلامی است را منتشر کرده که از آنها میتوان به تصحیح رسالههای «شیخ اشراق» و تعدادی از آثار فیلسوف بزرگ «ملاهادی سبزواری» اشاره کرد.
به اعتقاد حبیبی نخستین امر در بحث کتابسازی را باید در منفعت شخصی و اجتماعی افراد دانست. این استاد دانشگاه در این باره میگوید: کتابسازی را باید در ضعف قوانین دانست و متأسفانه مفهوم مالکیت معنوی باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد، یعنی فکر و اندیشه هم، سرمایه انسانهاست. کسی کاری را انجام داده و کس دیگری بدون زحمت از آن استفاده میکند.
متأسفانه بازار، بازار آلودهای است و خیلی از کارها غیر از متون کهن حتی در حوزه ترجمه کتابهای خارجی هم میتوان اصطلاح کتابدزدی را به کار برد
عامل دیگر کتابسازی را باید در فرصتهای اجتماعی دید و مزایایی که این تألیفات دارند و افرادی که شرایط لازم را ندارند و میخواهند از این فرصت استفاده کنند و بهره اقتصادی ببرند.
وی درباره آثاری که از شاعران به صورت متعدد منتشر و در مکانهایی مانند نمایشگاه کتاب تهران در دسترس مخاطبان قرار میگیرد، گفت: این وضعیت را معمولا در ویرایش آثار یا در مجموعه گلچینهایی که از نمونه شعر و نثر تهیه میشود میتوان دید. در گذشته افراد منصفی که بار دوم یا سوم اثری را ویرایش میکردند صریحاً بر فضل تقدم نخستین ویراستار تصریح میکردند و حتی نام او را پیش از نام خود، به عنوان ویراستار روی جلد کتاب در مقدمه می کردند. مثلاً مرحوم محمدتقی مدرس رضوی وقتی کتاب «المعجم» شمس قیس رازی را در سال 1335 مجدداً تصحیح کرد بیشتر اعتبار کار را به علامه محمد قزوینی نسبت داد. متأسفانه در دهههای اخیر دیده می شود که بعضی از کسانی که شیفته چاپ نام خود با عنوان «ویراستار» یا به «کوشش» هستند بدون اذعان صریح یا بیهیچ اشارهای کار ویرایش شده دیگری را عملا اساس قرار میدهند. برای مثال چندی قبل چاپ جدیدی از «حدیقه الحقیقه» منتشر شد که با چاپ مرحوم مدرس رضوی عینا مطاقبت میکرد. در برخی موارد نیز کتاب دزدی به این شکل است مقدمهای بسیار مفصل و اغلب پرحشو و زوائد و مقداری حواشی بسیار ابتدایی و گاه در حد توضیح واضحات به کار میافزایند تا کار خود را موجه جلوه دهند.
کتابدزدی و بازار آلوده نشر
نام انتشارات امیرکبیر که میآید بیتردید همه یاد مرحوم عبدالرحیم جعفری و آثار بیبدیل این بنگاه نشر در دهه 40 و 50 میافتند. امیرکبیر در سالهای پس از تأسیس خود آثار زیادی را در زمینه ادبیات کلاسیک و دیوان شاعران منتشر کرده است.
سید حسن میرکریمی، هماکنون مدیرمسئول انتشارات امیرکبیر است که در غرفه نشر متبوع خود در سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور دارد. وی درباره آثاری که با نامهای مصححان متفاوت در سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شده است، میگوید: در برخی آثار، نسخههایی از شعرا چاپ شده است که به دلیل عدم دقت و یا ضبطهای ناصحیح متنهای مغلوطی ارائه شده، در حالی که مصححانی در گذشته بودند که اقدام به تصحیح این کارها از روی متون کهن میکردند و زحمات زیادی میکشیدند.
این ناشر ادامه میدهد: متأسفانه بازار، بازار آلودهای است و درباره خیلی از کارها غیر از متون کهن حتی در حوزه ترجمه کتابهای خارجی هم میتوان اصطلاح کتابدزدی را به کار برد. در هر صورت هرکس مسئول عمل خودش است و باید نهادهای مربوطه راهکارهای قانونی را برای مبارزه با کتابسازی ارائه دهند.
میرکریمی با انتقاد از موسسات در نقد این آثار گفت: متأسفانه فضای نقد هماکنون مهیا نیست. فضای نقد در فضای پژوهشی شکل میگیرد و موسسات پژوهشی و دانشگاهها باید زمینه نقد را فراهم کنند. ما با عنوان ناشر کارمان را با نرمافزار و سختافزار کتاب انجام میدهیم و این متون در حوزه عقلافزار مانند فضاهای فرهنگی بررسی میشوند.
زمانی که مردم کتاب نخرند آثار فاخر منتشر نمیشود
وقتی به غرفه نشر اقبال در سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که بروید آثاری را میبینید که برایتان نوستالژی دارد. نشر اقبال از قدیمیترین ناشرانی است که در طول فعالیت خود کتابهای مشهور زیادی مانند دیوان حافظ به تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی، کلیات جامی، دیوان صائب تبریزی، مرزباننامه و مخزنالاسرار را منتشر کرده است.
سعید اقبال، مدیر این انتشارات درباره کتابسازیهایی که هماکنون درمتون کهن صورت میگیرد، میگوید: ناشران برای تأمین اقتصاد خود گاهی مجبورند کارهای بازاری و عامه پسند منتشر کنند. مردم هم این روزها بیشتر به دنبال داستان هستند به همین دلیل دواوین شعری دیگر برایشان جذابیت ندارد.
این ناشر ادامه داد: زمانی که مردم کتاب نخرند ناشران هم نمیتوانند کارهای فاخر منتشر کنند و ناشران ناچارند به سمت چاپ کارهای کم ارزش بروند.
ایبنا
نظر شما