شناسهٔ خبر: 60255 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

تقیان: تعزیه آیینی اسطوره‌ای است/ فتحعلی‌بیگی: هیچگاه در تعزیه اولیا شروع کننده جنگ نبودند

لاله تقیان گفت: تقریبا تمامی نسخ اصلی تعزیه، مضمون جنگ را با خود دارند. در فرضیه‌ها جنگ لازمه کار است اما از صلح خبری نیست به این دلیل که تعزیه آیینی است که از لحاظ ساختار اسطوره‌ای است.

تقیان: تعزیه آیینی اسطوره‌ای است/ فتحعلی‌بیگی: هیچگاه در تعزیه اولیا شروع کننده جنگ نبودند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  ششمین نشست از سلسله نشست‌های صلح و ادبیات با همکاری موسسه خانه کتاب و انجمن علمی مطالعات صلح ایران با موضوع «جنگ و صلح در ادبیات تعزیه» عصر روز گذشته بیست‌وهفتم شهریورماه با حضور لاله تقیان کارگردان و پژوهشگر، داوود فتحعلی‌بیگی پژوهشگر و بازیگر، جواد رنجبر درخشیلر و مجتبی مقصودی رئیس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران در سرای اهل قلم برگزار شد.

 


جواد رنجبر درخشیلر


نشانه پیوستگی ما با سیدالشهدا تفکر اسطوره‌ای و مظلومیت اوست
در ابتدای این نشست درخشیلر ضمن بیان این که تعزیه هنر بسیار مظلومی است اظهار کرد: واقعیت امر این است که تعزیه در حاشیه قرارگرفته است و تقریبا کسی آن را نمی‌شناسد.  تعزیه امکانات نمایشی بی‌نظیری دارد و اگر امروزه این ظرفیت‌های نمایشی بالقوه شود و ما بتوانیم از آن در صحنه واقعی نمایش استفاده کنیم اتفاق بسیار مهمی در نمایش ما خواهد افتاد.
 
او همچنین گفت: یکی از مواردی که باید توضیح کوتاهی بدهم تا از صحبت‌های اساتید استفاده کنیم این است که تعزیه چه نسبتی با صلح دارد؟ این هنر اساسا کین‌خواهی است. دو پاسخ به این پرسش مهم داریم، یک این که تعزیه درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلاست؛ این مصداق تاریخی اسطوره‌ای سیاوش است که بنیان آن صلح‌ است. سیاوش به عنوان یک ایزدیار زندگی و کارکرد صلح‌آمیزی دارد و در نهایت به دست افراسیاب و با قساوت تمام کشته می‌شود.

وی افزود: این اسطوره در طول هزاران سال در ذهن ما ایرانیان شکل گرفت و ناگهان در سال 61 هجری در صحرای کربلا مصداق واقعی پیدا کرد؛ تقریبا به همان شکل که ما داستان سیاوش را می‌دانیم مظلومانه و دردناک امام حسین را شهید کردند به همین دلیل است ما ایرانی‌ها این واقعه را درک می‌کنیم و 1400 سال است که آن را یادآوری می‌کنیم. عرب‌ها این امر را نفهمیدند و در قالب همان مسائل قبیله‌ای یا خشونت‌های سیاسی زمان خود قرار دادند و امام حسین (ع) را کشتند؛ یزید حکومت خود را ادامه داد و بنی‌امیه نیز ظاهرا از لحاظ سیاسی موفقیت‌هایی داشت و در نهایت سرنگون شد.

تعزیه بخشی از فرهنگ ایران است
درخشیلر در پایان گفت: در تفکر عرب‌ها این واقعه به دلیل نداشتن پشتوانه اسطوره‌ای فهمیده نشد. نشانه پیوستگی ما با سیدالشهدا تفکر اسطوره‌ای و مظلومیت اوست. هردوی این وقایع، یعنی کشتن سیاوش و امام حسین غیر از آن واکنش‌های هیجانی بعد از واقعه که رستم هفت سال بر توران حکومت و ظلم‌ها بر مردمانش کرد و پس از آن واقعه مختار در کربلا، ما خشونت و هیجانی برمبنای این وقایع نداشتیم و این امر خود یکی از جنبه‌های صلح‌آمیز واقعه عاشورا و اسطوره سیاوش است.
 


لاله تقیان


در ادامه لاله تقیان درباره جنگ و صلح در تعزیه اظهار کرد: ادبیات تعزیه یعنی نسخه‌های مورد استفاده تعزیه گردانان و تعزیه خوانان. البته این متون تنها برای مطالعه نوشته نشده‌ و شیوه نگارش آن به تبع چگونگی اجرای تعزیه است اما دربرگیرنده مضامین و معانی بسیار بوده که یکی از آن‌ها جنگ و صلح است. تعزیه بخشی از فرهنگ ایران است. موضوع روایات مذهبی در نسخه‌ها بسیار است و این نویسندگان اغلب گمنام توانسته‌اند قصه‌هایی بسازند که هم با آن روایات سازگار باشد و هم برای عامه که بیشتر به دلیل اعتقاد در این امر شرکت می‌کنند جذاب باشد.

تعزیه از لحاظ ساختار اسطوره‌ای است
وی افزود: یعنی نویسندگان این نسخ به روایت تاریخ بسنده نکردند و آن را توسعه داده و از تخیل و فرهنگ ایرانی یاری جسته و متن نسخه‌ها را به شعر نوشته‌اند. نسخه‌های اصلی عموما مربوط به ده روز اول ماه محرم و وقایع کربلا و شهادت سومین امام شیعیان است. بدیهی است که نطفه اصلی ساختار موضوعی نسخه‌ها ماجرای کربلاست؛ یعنی جنگ میان دو گروه اولیا و اشقیا، جدالی میان حق و باطل. تقریبا تمامی نسخ اصلی تعزیه، مضمون جنگ را با خود دارند. در فرضیه‌ها جنگ لازمه کار است اما از صلح خبری نیست به این دلیل که تعزیه آیینی است که از لحاظ ساختار اسطوره‌ای است. در این آیین زمان، مکان و موضوع گاه چنان سیال است و درهم می‌آمیزد که شخصیت‌ها به راحتی از جایی به جایی می‌روند یا وقایع درگذشته، حال و آینده روی می‌دهد و از موضوعی به موضوعی دیگر رفت و آمد می‌کند یعنی رویداد تاریخی در تعزیه به روایتی اسطوره‌ای بدل شده است.

این پژوهشگر همچنین گفت: تعزیه و نسخه‌ها شاید با معیارهای ادبی امروزه همخوان نباشد اما این که همه به شعر سروده شده‌اند آثاری ادبی به حساب می‌آیند اما از نظر مضمون این نسخه‌ها همه بر جدالی ابدی میان خیر و شر متکی هستند و همواره گروه اولیا و اشقیا در این نبرد شرکت دارند و جدالشان تمامی ندارد؛ زیرا اگر این جدال پایان یابد و به صلح بیانجامد دیگر عنصر اصلی در آن‎ها که شهادت است مفهوم نخواهد داشت و هیچ کشمکش دراماتیکی در آن به وجود نخواهد آمد تا تماشاگر یا مشارکت کننده را متاثر کند. اگر در این جنگ به دنبال برنده و بازنده باشیم معلوم نیست بشر با چه امیدی باید به زندگی ادامه دهد پس این جدال ابدی است.
 


یکی از عناصر کلیدی در تعزیه عنصر شهادت است
او درباره صلح در تعزیه بیان کرد: به گمان من مفهوم صلح در تعزیه وجود ندارد؛ صلح یعنی باید شخصیت مقدس با خصم خود مصالحه کند که در این صورت اساس تعزیه متزلزل خواهد شد. چون در این مورد دو پهلوان با هم نمی‌جنگند بلکه این جدال میان حق و باطل است. در جنگ نابرابر امام با شمر و یزید، امام حسین (ع) و یارانش شهید می‌شوند و سپاه خصم از پیروزی دم می‌زند؛ آیا شر بر خیر پیروز شده؟ خیر این دلیل دیگری بر اسطوره‌گون بودن این آیین است. چون شخصیت مقدس در ظاهر کشته می‌شود اما در واقع او به شهادت می‌رسد و اسطوره شهادت را تجلی می‌بخشد چرا که می‌دانیم شهیدی که در راه حق به دیار باقی شتافته همواره زنده است.

وی همچنین اظهار کرد: به نظر من یکی از عناصر کلیدی در تعزیه عنصر شهادت است و چنانچه این مفهوم را در ماجرای کربلا در نظر نگیریم نخواهیم توانست ساختار شبیه خوانی را محکم بداریم و مهمتر از آن نظر مردم را به آن جلب کنیم. چون مشارکت مردم به دلیل شهادت شخص معصوم است.

لاله تقیان در پایان گفت: نکته مهم در ادبیات تعزیه این است که بازنده در جنگ پیروز است و پا به پای تاریخ حرکت می‌کند و برنده جنگ شکست‌خورده و فراموش شده است. این هنر نسخه‌نویسان است که طوری واقعه را روایت می‌کنند که باید در هر جنگی، هدف از جنگیدن را دید و نه تنها درگیری دو شخص یا دو گروه را. این امر نیز عاملی بر اسطوره‌گون بودن تعزیه است.
 


داوود فتحعلی‌بیگی



داوود فتحعلی بیگی از دیگر سخنرانان این نشست درباره مهربانی و صلح طلبی امامان در زمان جنگ مثال‌هایی زد  و از جلوه رحمت امام علی (ع) در جنگ خندق نسبت به سپاه مقابل و عمربن عبدود گفت: حضرت از عمر سه درخواست می‌کند؛ یکی این که می‌گوید برگرد و قیل و قال نکن. دوم از بت بگذر و به خدا ایمان بیاور؛ در درخواست سوم بیان می‌کند که من پیاده‌ام و تو سواره‌. سخن آخر امام تا حدی برای عمربن عبدود سنگین بود و به او بر می‌خورد که از اسب خود پایین می‌آید و همان جا پای حیوان را با شمشیر قلم می‌کند اما دو درخواست دیگر را اطاعت نمی‌کند.


وی همچنین اظهار کرد: جالب این جاست که چه در تعزیه و چه در تاریخ هیچوقت اولیا شروع کننده جنگ نبودند. حتی در واقعه کربلا علی رغم این که امام حسین(ع) با نفرات اندک خود صف آرایی می‌کند اما در تاریخ موجود است که عمربن سعد تیرانداز خوبی بود؛ تیری در کمان می‌گذارد و می‌گوید ای ایهاالناس شاهد باشید اول کسی که به سمت حسین تیر پرتاب کرد من بودم. در تعزیه جنگ خندق نیز می‌بینیم که امام علی برای شروع جنگ با عمربن عبدود پیش دستی نمی‌کند.

بغض حسن به دل دارم ای وزیر
این پژوهشگر درباره تعزیه امام حسن(ع) گفت: می‌دانید که بنا بر ضرورت، بین امام حسن (ع) و معاویه صلحنامه‌ای نوشته می‌شود و با توطئه‌هایی که معاویه به خرج می‌دهد موفق می‌شود اردوی امام را برهم زند که برخی از سرداران خود را به راحتی به معاویه می‌فروشند. در صلحنامه آمده است که اولا معاویه بعد از خود هیچ کسی را به عنوان جانشین تعیین نکند؛ دیگر این که سر منبرها و در خطبه‌های نماز جمعه به امام علی(ع) ناسزا نگوید. معاویه به ظاهر این موارد را می‌نویسد اما از آنجایی که قصد داشت حکومت را در خاندان بنی‌امیه موروثی کند برنامه‌ریزی می‌کند که هم برای یزید بیعت بگیرد و هم امام حسن را از بین ببرد.

وی افزود: یعنی با وجود این که صلح‌نامه نوشته بودند و امام حسن(ع) نه در فکر اردو بود نه جنگ اما معاویه رها نکرد و چندین بار توطئه کرد تا حضرت را به شهادت برساند که در آخرنیز موفق شد.  بعد از مردنش یزید جانشین او شد که یزید نیز جزء نقشه بود تا امام حسین (ع) را از بین ببرد.

داوود فتحعلی بیگی در پایان گفت: من از این منظر به موضوع مورد بحث در تعزیه نگاه کردم که اولیا تا چه اندازه اهل انفاق، گذشت، مروت، جوانمردی و محبت‌اند اما اشقیا چه مقدار خشن‎‌اند؛ به گمانم همه این موضوع را شندیده‌اید که در کربلا امام حسین (ع) طفل شیرخواره خود علی‌اصغر را رو به آسمان می‌گیرد و می‌گوید من گناه کردم این بچه تشنه است و کمی به او آب دهید که عمربن سعد به حرمله دستور می‌دهد او را سیراب کن. حرمله تیری به سوی او پرتاب می‌کند.

نظر شما