شناسهٔ خبر: 62799 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

حسن ذوالفقاری: بسامد بالای خرق عادت، نشانگر فضای خیالی و سوررئالیستی حاکم بر ادبیات ماست

مولف فرهنگنامه داستان‌های متون فارسی می‌گوید: «خرق عادت» بیشترین بسامد را در داستان‌های فارسی دارد که ‌گویای این نکته است که اغلب این داستان‎ها در فضایی خیالی و سوررئالیستی جریان داشته و با هاله‎ای از تقدس همراه بوده‎ است.  


بسامد بالای خرق عادت، نشانگر فضای خیالی و سوررئالیستی حاکم بر ادبیات ماست

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  به تازگی اولین جلد «فرهنگنامه داستان‌های متون فارسی» از سوی نشر چشمه منتشر شده است. این اثر به همت دو تن از پژوهندگان ادب فارسی و طی بیست سال تالیف شده است. انتشار این فرهنگنامه یکی از مهم‌ترین رویدادهای ادبی این سال کرونایی است. به همین مناسبت پای سخن یکی از مولفان فرهنگنامه، حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه آموزش فرهنگستان زبان و ادب فارسی نشستیم تا درباره چندوچون تهیه این فرهنگنامه گفت‌وگو کنیم:
 
موضوع کتاب فرهنگنامه داستان‌های متون فارسی چیست؟
 داستان از سال 1379 یعنی بیست سال پیش آغاز شد. بنده و همکارم آقای دکتر محمد پارسانسب در این فکر بودیم که چگونه می‌توان از داستان‌های بسیار زیاد و پرمحتوا و غنی ادب فارسی بهره گرفت. اصلا ما چقدر داستان داریم؟ با چه روشی می‌توان این داستان‌ها را شناسایی و معرفی کرد؟ سالیانی دراز این داستان‌ها مایه فکری و روش آموزشی شاعران و نویسندگان ایرانی بوده اما نسل امروز چگونه می‌توانند از این گنجینه سرشار بهره ببرند؟ با دکتر پورنامداریان هم رایزنی‌هایی کردیم. سرانجام با تدوین طرحی جامع که بیش از شش ماه به طول انجامید و به پایمردی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد جناب آقای مسجدجامعی و پیگیری‌های جناب آقای محمدخانی طرح پذیرفته شد و مراحل داوری خود را طی کرد و با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1380 رسما کار خود را آغاز کرد و در سال 1388 و طی شش مرحله پایان یافت. دکتر پورنامداریان نیز ناظر علمی تعیین شد. این کار ابتدا با عنوان دایره‌المعارف داستان‌های فارسی شناخته می‌شد و در مراحل پایانی قرار شد با نام فرهنگنامه داستان‌های متون فارسی منتشر شود. اولین اقدام ما تأسیس دفتری در خیابان بهار بود. کتابخانه‌ای ترتیب دادیم که محل کار ما و آمدوشد پژوهشگران بود. پس‌ از آن فهرستی از متون فارسی چاپی و شیوه‌نامه علمی را تهیه کردیم. به مرور آثاری هم که چاپ می‌شد به این فهرست می‌افزودیم.
 
روش کار و رویکرد شما چه بود؟
 برای آنکه مدخل‎نگاران منطبق بر روشی معین عمل کنند و ملاک‎ها و معیارهای خوانش متون و نگارش مدخل‌‏ها دچار خطا نشوند و وحدت رویه داشته باشند و از تأویل‎ها و تفسیرهای شخصی و برداشت‎های خاص در باب داستان‎ها، اجتناب کنند؛ شیوه‌نامه‌ای تدوین شد و آموزش‌هایی داده شد. بر  اساس این، روش کار خود را بر توصیف ساختاری، فنی و محتوایی داستان‎ها نهادیم و مطابق این رویکرد، شیوه‎نامه اجرایی موردنیاز را تدوین کردیم. در این فرهنگنامه، مبنا نه تحلیل و تأویل و تفسیرهای شخصی مدخل‌نگاران و فراهم آورندگان است. نه انعکاس افکار و عقاید و جهت‌گیری‌های خاص پدیدآورندگان آثار داستانی بلکه داستان‌ها خارج از بافت اثر (برکنار از جهت‌گیری‌های نویسنده) مطالعه، توصیف و گزارش می‌شوند. نتیجه آن است که اولا از دخل و تصرف شخصی به دور می‌ماند و آنچه از ساختار و طرح داستان برمی‌آید ثبت می‌شود. از همان ابتدا کاربرگ­هایی تهیه شد و کار از طریق طراحی افزونه­ای به صورت تمام الکترونیک انجام پذیرفت. این افزونه قابلیت کاوش‌های فراوانی دارد که کار پژوهش را بسیار سهل می‌کند. امتیاز کار ما نرم­افزاری بودن تحقیق است که دقت کار را بالا می­برد و قابلیت جستجوهای فراوان دارد.

                                 


 
چه کسانی با شما همکاری می­ کردند؟
تیم مشاور ما آقایان دکتر تقی پورنامداریان، زنده‌یاد دکتر علی‎محمد حق‎شناس،دکتر محمد دهقانی و دکتر محمود فتوحی بودند. جز این پنجاه تن از استادان و دانشجویان هم با ما همکاری می‌­کردند. یک تیم ویراستار هم از همان ابتدا تا لحظة انتشار همراه ما بودند.
 
این فرهنگنامه شامل چه داستان‌هایی می­‌شود و محدوده آن تا کجاست؟
تمامی داستان‌های متون مکتوب چاپی فارسی را در فاصله زمانی پس از اسلام تا سال 1300 در برمی‌گیرد. این فرهنگنامه شامل بیش از چهارصد اثر ادبی است. در این متون قریب 24000 داستان یافتیم. این چهارصد اثر به سه دسته صددرصد داستانی، نیمه داستانی و غیرداستانی تقسیم می‌شوند. دسته اول، آثاری چون کلیله‌ودمنه، خسرو و شیرین، منطق‌الطیر، سمک‌عیار و را در برمی‌گیرد. دسته دوم، شامل متونی نظیر بوستان، گلستان، مثنوی و... است که هرچند داستانی جامع ندارند، تعداد زیادی حکایت، فراخور موضوع موردبحث، در آن‌ها یافت می‌شود. دو دسته اخیر، حدود چهارصد متن را در بر می‌گیرد. دسته سوم شامل کلیه متون غیرداستانی مانند متون علمی، جغرافیایی، تاریخی، تفسیری و... است که در اثنای آن‌ها، حکایاتی وجود دارد و استخراج و جمع‌آوری همه آن‌ها ضروری است.
 
ساختار فرهنگنامه چگونه است؟
 در هر مدخل، پس از معرفی اثر، مقولاتی چون موضوع، درون‌مایه، طرح فشرده، شخصیت‌ها، بن‌مایه‌ها و کثیری از اطلاعات پیرامونی، خلاصه هر داستان در کمال ایجاز و با حفظ خط داستان، عناصر ساختاری و مایه‌های اصلی داستان ارائه می‌شود. علاوه بر این، پیوست­های متعددی نظیر فهرست بن­مایه‌های داستانی، اشخاص و موضوعات، اعلام و اماکن جغرافیایی، اطلاعات مردم‌شناسی و... در حد نیاز خواننده را در دست‌یابی به اطلاعات موجود در این دایره‌المعارف یاری می‌دهند. در مجموع در هر کاربرگ 35 اطلاع درج است که برخی در متن و برخی در فهرست‌ها می­آید. این اطلاعات شامل موارد چون نام داستان، مأخذ، موضوع، درون‌مایه، طرح فشرده، شخصیت‌­ها، شروح و تحلیل­‌ها، آداب‌ورسوم آیین‎ها، خرافه‎ها و باورها، اعتقادات، اعیاد و جشن‎ها، دانش عوام، بازی‎ها، خوراک، پوشاک، القاب و عناوین، پیشه‎ها، نظام اداری و اجتماعی، مکاتبات، آداب و نظام‎های حکومتی، ابنیه و اماکن، موسیقی، نگارگری، فرق و مذاهب، هنرهای نمایشی، خط و خوشنویسی، صنایع‌دستی، فرق و مذاهب، اشیا، مکان داستان، بن‎مایه‎های داستانی، نظام اداری و اجتماعی، نوع داستان، عناصر داستان است.
 
فایده این فرهنگنامه در چیست؟
اول آنکه گستره ادبیات داستانی فارسی را روشن می‌کند. اکنون می­‌دانیم 24هزار حکایت و داستان و افسانه داریم. این تعداد فقط متون چاپی است. مطالعات ما حکایت از آن دارد که بخش قابل‎توجهی از آثار داستانی فارسی قدیم و جدید، هنوز چاپ‌نشده (حدود 60 درصد) و به صورت نسخه خطی یا چاپ سنگی در کتابخانه‎های دولتی و غالبا در مجموعه‌های شخصی پراکنده است. و این دو غیر از افسانه­‌ها و قصه­‌های شفاهی است که برخی چاپ‌شده و اغلب نه که در حوزه این فرهنگنامه نیست و کاری جدا و بایسته است. دوم زمینه‌­ساز تحقیقات پژوهندگان است. اکنون با افتخار می­‌گوییم به کمک این فرهنگنامه می­‌توان ده­‌ها رساله و پایان­‌نامه نوشت. سوم متنی برای خواندن مردم و استفاده عمومی از آن است.  هنرمندان برای آفرینش‌­های خود از آن بهره می­‌برند.
 
نحوه تنظیم و استفاده از فرهنگنامه چگونه است؟
فرهنگنامه به ترتیب الفبایی نام داستان تنظیم شده است. هر داستان، قصه یا حکایت یک مدخل شده ‎است، نه کتاب یا اثری که آن داستان در آن آمده است؛ بنابراین، مدخل‏‌هایی با عناوین شاهنامه، گلستان و مثنوی معنوی نداریم. برای هر داستان بر پایه رویکردهای ساختارگرایانه، نام یا عنوانی مستقل برگزیده‎ایم که غالبا مشتمل است بر نام یک یا دو شخصیت اصلی داستان به اضافه رخداد محوری قصه و در مواردی درون‌مایه آن؛ مانند: شبلی و زنار بستن در وقت مرگ. برای سهولت دستیابی به داستان، در عنوان‎گذاری مدخل‎ها غالبا اسامی اشخاص قصه، به‎خصوص اشخاص اصلی را در ترتیب چینش عبارت، بر سایر موارد تقدم داده‎ایم. ممکن است از یک داستان چندین روایت باشد. در روایت‎های متعدد از داستانی واحد، نخستین روایت، غالبا قدیمی‎ترین آن خواهد بود. شماره‏‌هایی که در برابر عنوان این حکایات آورده شده، بر این سیر تاریخی دلالت دارد. برای سهولت دسترسی به داستان‏‌ها، علاوه بر استفاده از نمایه‏‌های متعدد پایانی، مدخل‏‌های ارجاعی نیز در نظر گرفته ‌شده است. سپس خلاصه داستان  با حفظ پیرنگ، عناصر اصلی و بنمایه‎های داستان، به زبان ساده و معیار می­آید. حجم خلاصه‎ها عموما به تناسب حجم اصل داستان‎ها، متفاوت، و از یکی دو سطر گرفته، تا چندین صفحه متغیر خواهد بود.

برای هر داستان در قالب یک کلمه، موضوعی تعیین شده مانند تدبیر، شجاعت و ...، و یا یک ترکیب کوتاه مانند خیانت حاکمان، بی‎کفایتی قضات. فهرست الفبایی موضوعات، در نمایه پایانی کمک می­‌کند داستان‎های مشابه یا نزدیک به هم را یافت. برای هر موضوع درون‌مایه و مضمون غالب که نوع نگاه قصه‎پرداز به موضوع داستان است در یک جمله آمده؛ نظیر: عشق، با مصلحت‎اندیشی میانه ندارد. درون‎مایه کمک می­‌کند در داستان‎های مشابه، براساس درون‎مایه‎های متعدد و متفاوت درج‎شده، می‏‌توان برداشت‎های گوناگون قصه‎پردازان از داستان‎ها و درنتیجه تغییر گفتمان داستان را در دوره‎های مختلف ردیابی و تحلیل کرد.
 
در فرهنگنامه جز خلاصه مفصل، طرح فشرده هم آمده است. چرا؟
 بله طرح فشرده، کوتاه‎شده داستان است؛ مانند: «ابراهیم ادهم با ندای هاتفی غیبی، زندگی شاهانه را رها می‌کند و به فقر و درویشی رو می‎آورد.» طرح فشرده، ساخت داستان‎ها را در یک نگاه به خواننده عرضه می‌کند تا به کلیت قصه‎ای چند صدصفحه‌ای پی برد.
 
بیشترین اشخاص داستانی متعلق به چه گروهی است؟
شخصیت‌­های داستان بعد از طرح فشرده است. تعداد کل شخصیت‎های داستانی، با لحاظ تکرار، 71226 نفر و بدون تکرار، 4958 نفر هستند. در این فهرست از میان انبیا، پیامبر اسلام(ص) با 2972 فقره داستان، در بالاترین سطح، موسی(ع) با 398 داستان، و عیسی(ع) با سیصد حکایت، سلیمان(ع) با 258 داستان، و یوسف(ع) با 176 حکایت به ترتیب در مقام‎های بعدی جای دارند. آنگاه اسامی مکان‎ها را آورده‎ایم. اسامی مکان‎ها در مجموعه کار، گستره وسیعی دارد و از اعلام جغرافیایی خاص گرفته تا اسامی عامی چون مسجد، میخانه، حمام، کوچه و ... را در برمی‎گیرد. در اختیار داشتن فهرستی از این اسامی، زمینه را برای مطالعه در بستر جغرافیایی شکل‎گیری رخدادها و داستان‎ها فراهم می‎آورد.


در بخشی بن­مایه­‌ها آمده، چه کمکی به داستان­‌پژوهان می‌­کند؟

بن‌مایه‌ها و مضامین اطلاع بعدی است که با مطالعه در بسامد و نوع حضورش در قصه، می‎توان درباره اصالت، زیبایی و بدیع بودن آن قصه سخن گفت. از آن‏جا که بن‎مایه‎ها، طیف وسیعی از عناصر داستانی همچون مضمون، موضوع، اشخاص، اشیا، زمان‎ها و مکان‎های قصه را در برمی‎گیرند، بن‎مایه‎ها و مضامین را در کنار هم آورده‏‌ایم تا امکان جست‌وجوی جامع‎تر و سهل‎تر در نمایه را فراهم آورد. از بن‎مایه‎های پربسامد، می‎توان به اشخاص حقیقی، نمادین، حیوانی، نباتی، قدسی، و اساطیری؛ مفاهیم داستانی (مانند جاودانگی، بی‎مرگی، بی­فرزندی، ترس، تردید، عشق)؛ حوادث داستانی (همچون قتل، فرار، سرقت، سفر کردن، طی­الارض، ضمیرخوانی، خرق عادت)؛ اشیا و عناصر مادی (نظیر شمشیر، سبد جادویی، انگشتری، سیب)، و امثال این‎ها اشاره کرد. عرضه فهرست کاملی از آن در بخش نمایه کتاب، زمینه مناسبی برای پژوهش‎های بعدی در حوزه داستان‎پژوهی، مطالعات هنری، فرهنگی و اجتماعی خواهد بود؛ همچنین، به مدد مطالعه در بن‎مایه‎های مشترک داستانی، می‎توان میزان تحول داستان‎های فارسی را مطالعه و تحلیل کرد، و یا به مطالعه تطبیقی میان داستان‏‌های فارسی و سایر ملل پرداخت. خرق عادت با7064 مورد بیشترین بسامد را در داستان‌های فارسی دارد که ‌گویای این نکته است که اغلب این داستان‎ها در فضایی خیالی و سوررئالیستی جریان داشته، با هاله‎ای از تقدس همراه بوده‎ است.
 
اطلاعات اجتماعی و مردم­‌شناسانه کتاب شامل چه مواردی است؟
شامل آداب و رسوم و تمامی اطلاعات مربوط به آن چون اعتقادات، خرافه­‌ها و باورها، اساطیر، دانش‎های عوام، آیین­‌ها، اعیاد، جشن‌­ها، بازی‎ها و دیگر مقولات مرتبط با آن‎ها را که در داستان بدان تصریح یا اشاره شده، به طرزی فشرده می‌­شود. همچنین خوراک شامل نام غذاها، حبوبات، داروها، چاشنی‎ها، نوشیدنی‎ها و  آلات و افزارهای موسیقی، اصطلاحات و تعبیرهای مرتبط با این حوزه، فرق و مذاهب، اسامی اشیا. این اطلاعات زمینه مناسبی برای مطالعات فرهنگی و اجتماعی فراهم می­آورد.
 
آیا نوع داستان­‌ها هم تعیین شده است؟
بله نوع داستان براساس موضوعاتی چون عرفانی، اجتماعی-سیاسی، تعلیمی، اخلاقی، تاریخی، دینی، عاشقانه، فلسفی، حماسی، شگفت‎انگیز، طنزآمیز، حیوانات، پریان، تمثیلی، و ...، ثبت است. ممکن است داستانی واحد، ذیل دو یا سه نوع داستان طبقه‎بندی شده باشد؛ از این رو، در آمار عرضه‎شده، تعداد کل انواع داستان، 40142 است. داستان‌های عرفانی و اولیا با 11634 معادل حدود 29 درصد و بعد از آن داستان‌های اخلاقی و تعلیمی با 11571 معادل همین حدود داستان‌هاست که مبین گرایش غالب عرفانی و اخلاقی در داستان‌های فارسی است و البته قابل‌تأمل و مطالعه. سپس داستان‌های دینی با 6871 مورد (شانزده درصد) تاریخی با 2387(شش درصد) طنز، هجو و لطیفه با 1955(پنج درصد ) اجتماعی ـ سیاسی با 1469(7/3 درصد) شگفت‌انگیز و پریان با1470 (7/3 درصد) و عاشقانه  با 785 (9/1 درصد) و تمثیلی و رمزی با675 (4/1درصد) اساطیری با 593 ( 1درصد) حیوانات با  436 (60/. درصد) حماسی و پهلوانی با 236 و فلسفی با 31 مورد بیشترین و کمترین موارد را تشکیل می‌­دهند.

نظر شما