فرهنگ امروز/ سارا فرجی: جلسهی نقد و بررسی کتاب «ناسیونالیسم و مدرنیسم» نوشتهی آنتونی اسمیت با حضور حبیبالله فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شقایق حیدری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزهی ناسیونالیسم و کاظم فیروزمند، مترجم کتاب در انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شد. این اثر حدود ۱۰ سال پیش توسط مترجم فعلی اثر ترجمه شد، ولی حدود دو سال است که وارد عرصهی نشر شده است. نویسنده در این اثر در خصوص مفاهیمی چون ناسیونالیسم کلاسیک، ناسیونالیسم جدید و هویت به طور عام و هویت ملی به طور خاص سخن گفته است؛ گزارش زیر مجموعهای از نقد و نظرات حاضران در نشست نقد و بررسی اثر است که در ادامه میخوانید:
فیروزمند: معرفی مختصر چند نحلهی فکری مهم
انگیزهی من در ترجمهی کتاب این بوده است که اسمیت به کل عرصهی قومشناسی و ملتگرایی نگاه میکند و نحلههای مختلف را به اختصار معرفی میکند و فکر کردم این کتاب میتواند برای دانشجویان و اهلرشته لازم و آموزنده باشد. البته بنده حدود ۱۰ سال پیش اثر را ترجمه کردم، ولی دو سال است که اثر منتشر و وارد بازار نشر شده است و چون خیلی سال است که از ترجمهی آن گذشته و در طول این سالها هم تا به حال کمتر مورد توجه قرار گرفته است خیلی دربارهی کتاب حضور ذهن ندارم و فقط به ذکر چند نکته بسنده میکنم. کتاب خیلی تئوریک بود و اصولاً نحلههای فکری را خیلی خلاصه ولی اهم مطلب را بررسی کرده است. این کتاب برای خود من برای اینکه از آن چیزی یاد بگیرم انگیزه شد تا آن را ترجمه کنم ولی عاقبت خوشی نداشت، چون مؤسسه کتاب را ترجمه نکرد و من مجبور شدم کتاب را به دست ناشر بسپارم. بدون شک کاستیهایی در ترجمه وجود دارد، چون آن را خیلی باعجله ولی درعینحال با تلاش مستمر ترجمه کردم. علاوه براین در معادلگذاریها تردید داشتم، چون نمیخواستم سلیقهای و ماجراجویانه برخورد کنم ولی خیلی خوشحالم که این کتاب برای اولین بار مورد نقد قرار گرفته است، چون پیش از این دربارهی کتاب نه مقالهای نوشته شده و نه مورد نقد و بررسی قرار گرفته بود.
حیدری: کتاب برای متخصصان حوزهی ناسیونالیسم است نه افراد آماتور
نکتهای که برای من دربارهی کتاب خیلی جالب بود این است که اسمیت بااینکه جزو پرکارترین متخصصین حوزهی ناسیونالیسم است کتابش در ویکیپدیا صفحه خاصی ندارد، درحالیکه بسیاری از افراد معمولی امروزه در ویکیپدیا صاحب صفحه هستند؛ ویکیپدیای انگلیسی و فارسی هم که از ایشان وجود داشت خیلی کامل نبود. اولین کتاب ایشان در سال ۱۹۷۱ به نام «نظریههای ناسیونالیسم» و آخرین اثرش هم در سال ۲۰۱۰ با نام «تغییر اجتماعی» نوشته شده است. با نگاهی به کارنامهی طولانی اسمیت متوجه میشویم که اسمیت هر دو سال یک بار، یک کتاب نوشته است که این رقم برای یک پژوهشگر عدد فوقالعادهای است.
خوشبختانه ترجمهی آقای فیروزمند ترجمهی خوبی است و بااینکه بسیاری از معادلها مشکل ترجمه دارند، ولی چون بنده خودم میدانم که قلم اسمیت سنگین و ترجمهی آن کار خیلی سختی است، این ترجمه را ترجمهی خوبی میدانم. کتاب «ناسیونالیسم و مدرنیسم» در سال ۱۹۹۸ در ۴۸۷ صفحه نوشته شده و شامل پیشگفتار، مقدمه، دو بخش اصلی، نتیجهگیری و چشمانداز به آینده است و با کتابشناسی و نمایه هم به اتمام رسیده است. آثار اسمیت تا به حال در ایران بارها مورد نقد قرار گرفته است ولی این کتاب تا به حال مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است. به عقیدهی من کتاب حاضر جامعترین و مهمترین کتاب پیرامون ناسیونالیسم است و از رویکردهای مدرن در این حوزه شروع میشود تا به پارادایمهای جایگزین میرسد. کتاب حاضر یک اثر بینارشتهای است و من خواندن آن را به همهی علاقهمندان این حوزه توصیه میکنم.
نکتهای که وجود دارد این است که کتاب، مناسب متخصصان حوزهی ناسیونالیسم است و نه افراد آماتور، چون کتاب سنگینی است و اگر فردی که کتاب را میخواند، نداند نظریهی مدرنیسم و پستمدرن چیست، با خواندن اثر بیشتر گیج میشود. توصیهی من به خوانندهی ایرانی این است که قبل از خواندن این اثر، آثار دیگری دربارهی هویت و قومیت بخواند، چون نظریههای موجود در این کتاب ناقص است و احتمالاً خواننده بدون داشتن پیشزمینهی ذهنی متوجه بسیاری از موضوعات کتاب نمیشود خصوصاً که نویسنده در این اثر تمایز بین نظریهها را بهخوبی مطرح نکرده است. یکی از مشکلات اثر این است که نویسنده پنج پارادایم کلی را در این کتاب توضیح داده ولی در پیشگفتار، چهار رویکرد را مطرح کرده که دلیل این تناقض مشخص نیست. نکتهی دیگر اینکه نتیجهگیری اثر به خصوص بخش چشمانداز آینده برخلاف مقدمهی اثر که شایستهی کتاب نیست خیلی مناسب و مفید است. در خصوص ترجمهی اثر هم باید بگویم که ترجمهی آن خیلی خوب و ارزشمند است، ولی همانطور که مترجم اثر هم اذعان داشتند برخی از معادلات با آنچه که ما از علوم سیاسی میشناسیم تفاوت دارد.
فاضلی: روایت ناقص اسمیت از ایران
اسمیت در ایران علیرغم شهرتی که در غرب در حوزهی ناسیونالیسم دارد، شناختهشده نیست به عبارتی اسمیت علیرغم ایدهی خوبی که دارد در ایران به اندازه کافی مطرح و معرفی نشده است و امیدوارم این ایده به شناساندن آن کمک کند، چون به قول والتر بنیامین، تکثیر و انتشار یک ایده از طرح آن مهمتر است. به عقیدهی من کتاب از تئوری نمادباوری قومی یا سمبولیسم قومی در مقابل ایدههای مدرن و ازلیانگار دفاع میکند. از هر دو نحلهی نمادباوران و مدرنها در ایران کتاب ترجمه شده است، ولی از نحلهی ازلیانگارها کتابی به فارسی ترجمه نشده است، امیدوارم فضایی برای ترجمهی آثار این نحله هم فراهم شود. ایدهی اسمیت این است که چگونه میتوان از نمادباوری قومی در مقابل این دو نحله دفاع کرد. جاویدانگاران معتقدند که تنها ملت قدیمی در دنیا انگلستان است، چون انگلستان هفت قرن تاریخ ثبتشده دارد و چیزی که برای اهالی این نحله مهم است، تداوم و استمرار است؛ به همین خاطر است که معتقدند فقط انگلستان از قرن ۱۴ به بعد استمرار داشته و تاریخ بقیهی کشورها مرده است و فراز و فرود تاریخی داشتهاند. مدرنها معتقدند که دولتهای مدرن برساختهی انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه هستند. در ایران نگرش مدرنها غالب است، اهمیتی که این کتاب برای ما ایرانیها دارد، نقد و به چالش کشیدن کتاب است. این کتاب مهم است چون به نجات توهم نظریههای علوم اجتماعی، هویت ملی و هویت ایرانی کمک میکند، چون این نظریات در ایران انحرافات جدی با مسئلهی ملی دارد و این کتاب دائرهالمعارفی از نقد و بررسی این نظریات است.
نحلهای که اسمیت و چند نفر دیگر پایهگذاری کردند، معتقدند که دولتهای مدرن لوح سفید نیستند و بر بستری از خاطره استوارند و مسئلهی عناصر ذهنی برایشان اهمیت دارد. اسمیت این نگرهها را مورد نقد قرار میدهد که چند نمونهی آن را ذکر میکنم: انتقاد اول اسمیت این است که گسست را نباید به معنای مرگ بدانیم؛ مثلاً اگر ایران در طول تاریخ چندهزارسالهاش گسستهای مختلفی داشته به معنی مرگ یک هویت و سرزمین نیست، چون ممکن است یک ملت خودش را بازسازی کند. انتقاد دوم اسمیت به این موضوع است که این دو گروه گرایش خیلی اروپامدارند و مناطقی مثل آمریکای لاتین، آسیا، خاورمیانه و... را نمیبینند. انتقاد سوم وی مربوط به استمرار سیاسی است، ایدهی اسمیت این است که نظریات دوگانهی ازلیانگاری و مدرنها تأکیدشان به مسئلهی دولت است و هویتها را خیلی سیاسی میبینند، به همین دلیل مرگ دولت در ایران را مرگ هویت ملی و ایرانی فرض میکنند. نقد چهارم وی به این دو دیدگاه مربوط به آشفتگی مفاهیم است، اسمیت معتقد است نگرههای قبلی بین دولتسازی و ملتسازی فرق نمیگذارند، به همین دلیل سراغ دو مفهوم جدید برای ملتها میرود؛ وی مطرح میکند دو نوع ملت در عصر جدید داریم: ملتهای پس از ناسیونالیسم و ملتهای پیش از ناسیونالیسم. ملتهای پیش از ناسیونالیسم دارای تبار و خاطرهی قومی جدی هستند مثل ایران، مصر، چین، ارمنستان، اتیوپی، .... اما ملتهای پس از ناسیونالیسم بهمثابه یک جنبش سیاسی خلق شدهاند مثل اکثر کشورهای اروپایی دنیا مثل انگلستان.
یکی دیگر از مفاهیمی که اسمیت استفاده کرده مسئلهی مرز است، وی معتقد است برای تعیین هویتهای تاریخی ملتها باید نقاط مرزی نمادین را در طول تاریخ دنبال کنیم؛ مثلاً رویارویی که عربها با ترکها دارند، به همین دلیل نام این رویکرد نمادپردازی قومی است.
در این کتاب، ایران برای اسمیت اهمیت زیادی دارد و در این اثر بارها دربارهی ایران صحبت کرده است و نکتهای که برایش اهمیت دارد، سلسلهی صفویه است، اگرچه به دورهی هخامنشی و ایران پیش از اسلام هم توجه میکند، ولی چیزی که برایش مهمتر است مربوط به دورهی صفویه به بعد است. اگرچه روایت او از هویت ایرانی به هویت ملی ایرانی نزدیک است، اما روایت کاملی نیست، چون آشنایی دقیقی با منابع ایرانی نداشته و مهمترین منبعش دو کتاب از مرحوم ریچارد فرای بوده است.
نکتهی آخری که می خواهم بگویم در خصوص تقسیمبندی جالب اسمیت از ناسیونالیسم مدرن است؛ به عقیدهی اسمیت دو نوع ناسیونالیسم داریم: «ناسیونالیسم سرزمینی» که با سرزمین در اروپا و «ناسیونالیسم نیایی» که با نَسَب گره خورده است. بنابراین، از اینجهت که اسمیت در این کتاب ایدههای خوبی مطرح کرده و به تئوریپردازی پیرامون هویت ایرانی کمک کرده است، ارزش دارد که این کتاب بارها خوانده شود.
نظرات مخاطبان 0 2
۱۳۹۴-۰۱-۲۷ ۱۷:۳۹دانشجوي دکتري 0 1
۱۳۹۴-۰۱-۲۸ ۱۲:۲۴رضانژاد 0 1