فرهنگ امروز/ امید طبیبزاده:گونههای مختلف زبانی را میتوان با انوعِ لباسهایی که میپوشیم مقایسه کرد. ما بسته به محیط خود، نوع لباس خود را انتخاب میکنیم؛ مثلاً در عروسی یک جور لباس میپوشیم، در عزا یک جور، و در اتاق خواب یک جور دیگر، و گاه نیز در برخورد با محیطهای جدید، ملزم به پوشیدن لباس جدیدی میشویم. چنین وضعیتی بر گونههای زبانی نیز حاکم است. مثلا در ایام مشروطه، شرایط جدیدی پدید آمد که نویسندگان و شعرای ما را برانگیخت تا با تودۀ مردم بیسواد سخن بگویند، و آنان برای دست یافتن به این مهم، به تدریج گونۀ نوشتاریِ خاصی را شکل دادند که بسیار به زبان مردم نزدیک بود و تا پیش از آن هیچ سابقهای در نثر و نظممان نداشت. این گونۀ جدید نه تنها باعث فساد زبان فارسی نشد بلکه قدرت این زبان را در بیان مفاهیم جدید بسیار بالا برد. حالا هم با رواج گستردۀ پیامکها و شبکههای اجتماعی، گونۀ نوشتاریِ تازهای شکل گرفته است که آن را «فارسی شکسته» مینامند؛ مثلا به جای اینکه بنویسند:
-اگر فردا به خانۀ کامرانجان نیایی، مادرت و دیگران فکر میکنند که تقصیر من است،
مینویسند:
-اگه فردا نیای خونه کامی جون، مامانت اینا فک میکنن تقصیر منه.
برخی معتقداند که این گونۀ نوشتاری، باعث فساد زبان فارسی میشود و باید به هر طریق ممکن جلوی آن را گرفت، اما بنده مطلقاً چنین نظری ندارم. این گونۀ نوشتاری که در همین یکی دو دهۀ اخیر گسترش و رواج یافته است، نه تنها لطمهای به زبان فارسی نمیزند، بلکه از یک سو بر تنوع گونههای زبان فارسی میافزاید، و از سوی دیگر به تدریج فاصلۀ عظیم میان فارسی نوشتاری و فارسی گفتاری را کم میکند. در توضیح دو نکتۀ جملۀ قبل باید بگویم که اولاً تعددِ گونههایِ اجتماعی برای زبان فارسیِ معیار و میانجیِ ما، حاکی از پویایی و زنده بودن این زبان است، و چون این تنوع حاصل ضرورتهای اجتماعی و فرهنگی است، نه میتوان مانع از بروز آن شد، و نه باید آن را بد دانست. ثانیاً امروزه فاصلۀ فارسیِ گفتاری و نوشتاری به حدی است که در مواردی میتوان از وجود نوعی دو زبان گونگی یا دیاگلوسیا در مورد این زبان سخن گفت، و میدانیم که اگر چنین تفاوتی در هر جامعهای از حد بگذرد، خودبه خود منجر به شقاقی فرهنگی یا شقاقی اجتماعی یا هر دو میشود.
خلاصه اینکه فارسی شکسته، در محیط خاص و مناسب خودش، نه تنها ضرری به حال زبان ما ندارد، بلکه نشانۀ قوّت و توانمندی آن است. شاید آنچه حقاً باعث رنجش خاطر فضلای ما شده است، استفادۀ نابه جایِ برخی سخنگویان از فارسی شکسته، در محیطهای رسمی بوده باشد، که این امر نیز نه نشانۀ فساد زبان فارسی، بلکه نشانۀ فساد یا فقر فرهنگی آن سخنگویان است.
ایبنا
نظر شما