شناسهٔ خبر: 8313 - سرویس سیاست‌گذاری علم‌وفرهنگ
نسخه قابل چاپ

به مناسبت سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی(3)؛

محمد اسحاقی: آن تحول فرهنگی که باید اتفاق می‎افتاد، رخ نداده است

محمد اسحاقی یکی از نکاتی که اخیرا مطرح می‎شود، این است که شورای عالی به موقع در تحولات فرهنگی حضور پیدا نمی‎کند، یا سیاست‎های آن متأخر است. اما هنگامی که بررسی می‎کنیم می‎بینیم اتفاقا شورای عالی انقلاب فرهنگی در بیشتر مسائل جدید جلوتر است.

فرهنگ امروز/زهرا رستگار: محمد اسحاقی معاون برنامهریزی شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس کارگروه مطالعات زنان در شورای تحول علوم انسانی است. شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص مهندسی فرهنگی، تدوین و نگارش نقشه مهندسی کشور را از سال ۱۳۸۶ به عنوان یکی از اولویت‌های اصلی خود قرار داده است. همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورایی را با عنوان «شورای مهندسی فرهنگی» متشکل از صاحب‌نظران، نخبگان و مسئولان تشکیل داده است که این شورا در ذیل خود، کارگروه‌های متعددی را برای تدوین و نگارش سند مهندسی فرهنگی تشکیل داده است. به مناسبت روز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی با دکتر اسحاقی پیرامون فلسفه وجودی شورا و و برخی ابهامات حول عملکرد شورا به گفت‎وگو پرداختیم.

 

برای بسیاری ممکن است این سوال پیش آید که با وجود مجلس شورای اسلامی و کمیسیون فرهنگی آن و شان قانونگذاری مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی، شورای عالی انقلاب فرهنگی برای چه بوجود آمده است. آیا نمی‌توان این حضور این دو نهاد در کنار یکدیگر را موازی کاری دانست؟

 

 در خصوص فلسفه تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به اصل اهداف و رسالتهای انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ بپردازیم. اساسا این انقلاب با رویکرد فرهنگی بوده و خاستگاه، اهداف، آرمان‎های فرهنگی داشته است به همین دلیل انقلاب رخ داد. پس از انقلاب اسلامی نیز نهاد‎های انقلابی برای رفع نیازها و مأموریت‎های ویژه پس از انقلاب به وجود آمد که یکی از این نهادها در عرصه فرهنگ بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی که در آن زمان تحت عنوان ستاد انقلاب فرهنگی بود. ستاد انقلاب فرهنگی با مجموعه‎ای از اهداف و وظایف، مأموریت‎هایی که امام (ره) امر فرمودند، به وجود می‎آید. بیشتر برای مقابله با فرهنگ غربی کشور و نهادهای علمی، دانشگاه‎ها، مقابله با اعمال نفوذ فرهنگی-سیاسی بیگانگان، قطع هرگونه وابستگی به اجانب، حاکمیت ارزش‎های ملی بر ارزش‎های وارداتی که بر تار و پود کشور تنیده شده بود. همچنین گسترش همه جانبه اخلاق اسلامی، ایجاد روحیه خودباوری و فرهنگ خوداتکایی و استقلال که کشورها و همه ملت‎ها به آن احتیاج دارند. تبدیل یک کشور و نهادهای وابسته به کشورهای خوداتکا، افزایش سلامت فکری و روحی، تقویت معنویت و ایمان و توسعه علمی، خودکفایی در همه عرصه‎های علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تبدیل شدن به یک کشور و ملت مستقل و یکپارچه از اهداف اصلی بوده که در حوزه علم و فرهنگ برای انقلاب اسلامی ما در نظر گرفته شده بود و لازم بود که در ایران این عرصه به طور ویژه برنامه‎ریزی و پیگیری شود تا بتوان با حضور یک نهادی که بتواند در قله برنامه‎ریزی و هدف‎گذاریهای کلان علم و فرهنگ قرار بگیرد و بتواند خارج از معادلات سیاسی موجود و آمد و شد دولت؛ در یک نگاه بلندمدت هدف‎گذاریهایی برای حوزه علم و فرهنگ را تولید کند.خط‌مشی‎ها و تصمیمگیریهای کلان را به وجود بیاورد و بتواند هدایت و راهبری دستگاه را داشته باشد. وضعیت علمی و فرهنگی جامعه را رصد کند و نیازها و فوریتها و اولویتها و اورژانسهای هر عرصه از علم و فرهنگ را شناسایی کند و به موقع برای آنها تصمیم بگیرد در صورتی که نیاز به نهاد و دستگاهی است، آن‎ها را ایجاد کند و ضوابط مورد نیاز را تدوین کند، به تصویب برساند، ابلاغ کند، در حقیقت یک شورای عالی در عرصه علم و فرهنگ، که بتواند راهبری علم و فرهنگ کشور را در سطح کشور داشته باشد و این راهبری، رساندن کشور به جایگاههای رفیع علمی و فرهنگی اقتصادهای دانش بنیان و رسوخ فرهنگ اسلامی و ایرانی و اتکا به نیروهای خودی در عرصه‎های علم و فناوری از مأموریت‎ها و نیازهای اساسی کشور بود، که با تدبیر امام (ره) این ستاد تشکیل می‎شود.

ابتدا در حوزه دانشگاه این ستاد مأموریت پیدا می‎کند. به دلیل فوریت‎ها و نیازهای بعد از انقلاب اسلامی بود که دانشگاه‎های ما، وابسته بودند، رشته‎ها محدود برای رفع نیازها، طراحی نشده بودند کارایی و کارآمدی آن‎ها برای حل مسائل کشور کم بود و به این دلیل لازم بود که دانشگاه‎ها به عنوان مبداء تحولات جامعه، و انتظاراتی هم که مردم داشتند از مراکز علمی، که مراکز علم، پژوهش، اخلاق باشد، فاصله‎ای که داشت. در اوایل انقلاب این ستاد برای این امر مأموریت‌های ویژه‎ای پیدا می‎کند و بعد از آن هم از شهریور ۶۳ به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل می‎شود. این شورا دارای شرح وظایف و دارای دستگاه‎های مرتبط با علم و فرهنگ است که عضو می‎پذیرد، بخشی از اعضای حقیقی نیز دانشمندان و نخبگان، حوزوی و دانشگاهی هستند. تاکنون هم عملکردی که شورای عالی داشته است، توانسته آن نیازهای اساسی که در عرصه علم و فرهنگ بوده در سطح راهبردی و کلان و در رده استراتژیک برطرف کند.

 

در این سه دهه چه فعالیت‎هایی را انجام دادید و تا چه حد به اهداف از پیش تعیین شده نزدیک شدید؟

 

شورای عالی توانسته است بخش اعظمی از مأموریت‎های خود را که در عرصه علم و فرهنگ بوده  است؛ براساس نیازهای متراکم انجام دهد. بخشی از آن‎ها زیرساخت‎های حوزه علم و فرهنگ بوده‎اند. این توسعه‎ای که شما در آموزش عالی می‎بینید، از این دست اقدامات است. درحقیقت، تصور کنید زمانی ما ۱۵۰ نفر دانشجو بیشتر نداشتیم آن هم در رشته‎های محدود مقاطع پایین و رشته‎هایی که کم‎تر پیشرفته بودند. بیش از ۴.۵ میلیون دانشجو در رشته‎های متعدد در مقاطع مهم و مقاطع تحصیلات تکمیلی، حجم رشته‎ها، گرایش‎ها، دانشگاه‎ها، پژوهشگاه‎ها، مراکز علم و فناوری، برخی از مراجع علمی مانند فرهنگستان‎ها و مراجعی که در حوزه دانشگاه‎ها تصمیم‎گیری می‎کنند، چه رشتههایی ایجاد شود، چه دانشگاه‎هایی به چه ترتیبی، در حوزه تولید محتوا و انجمن‎ها یا مراجعی که به تربیت نخبگان می‎پردازند، نسبت به نگهداشت و جذب آن‎ها اقدام کنند، تأسیس برخی از مراکز علمی ویژه در دستور کار قرا گرفته است. سیاست‎ها و ضوابط نهادهای فرهنگی و علمی، برخی از مأموریت‎ها بوده است که به انجام رسیده است و تأسیس مراکز تحقیقاتی را اشاره کردم که همه پژوهش‎ها مراکز علمی، همه دانشگاه‎ها و مراکز آموزشی که شما می‎بینید در کشور فعالیت می‎کنند؛ براساس نقشه راه و چارچوب، برنامه، ضوابط و مصوباتی بوده که شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته است و عمل می‎کند.هم اکنون نیز این نهادهای علمی براساس ضوابط ابلاغی شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل می‎گیرند و فعالیت می‎کنند. این مجموعه فعالیت‎ها از سوی هیچ مرجعیت دیگری امکانپذیر نبود. مرجع اختصاصی با ترکیب خاص که روسای قوا در آن حضور دارند و وزرا و مسئولین دستگاه‎ها دولتی و غیر‎دولتی مرتبط در آن حضور دارند. شخصیت‎ها دانشگاهی و حوزوی در آن حضور پیدا می‎کنند و در این چارچوب در حقیقت، برخی از سیاست‎گذاری‎ها در حوزه فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. در خصوص مدیران و استادان، معلمان، دانشجویان و نحوه‎ی تربیت و به کارگیری آن‎ها جزو وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است که در این خصوص توانسته است؛ سیاست‎های مورد نیاز را به تصویب برساند. در خصوص توجه به حوزه علم، پژوهش و فناوری و نیازهای روزافزون با توجه به پیشرفت‎های علم و فناوری که در جامعه وجود دارد، می‎توان گفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی به وجود آورده و در رسالتی که برای آن تعیین شده بود تا حدی موفق شده است.

در حوزه فرهنگ نیز در طول سالیان گذشته بر اساس نیازهای مختلفی فرهنگی و اجتماعی مصوبات شورای عالی، آینه و نقشه راه فعالیت‎های فرهنگی مختلفی بوده است. در عرصه‎های هنر، در عرصه‎های مختلف دین و عرصه‏های مربوط به رسانه‎ها وهمچنین فرهنگ ملی و فرهنگ عمومی، فرهنگ بومی و فعالیت‎های فرهنگی بین‎المللی، از مجموعه مصوبات شورای عالی بود که می‎توان گفت اهداف فرهنگی در فراروی دستگاه‎ها و نهادهای مختلف بوده است که ساماندهی فعالیت فرهنگی را نیز تا حد زیادی براساس مصوبات شورای عالی شکل گرفته است. فعالیت‎هایی که هماکنون در حال صورت گرفتن است، توسط مجموعه دستگاه‎های فرهنگی که بیش از ۷۰ دستگاه اصلی فرهنگی داریم؛ در چارچوب مصوبات شورای عالی و شرح وظایف و مأموریت‎هایی که در نظام فرهنگی تعیین شده است، درحال فعالیت هستند. با این حال نیازهای فزاینده در حوزه فرهنگ و تغییرات این عرصه لزوم فعالیت بیشتر بازآفرینی و تولید فکر بیشتر در عرصه فرهنگ را می‎برد.

در چند سال اخیر برای ایجاد تحول عظیم علمی و تحول فرهنگی با توجه  به خاستگاه انقلاب اسلامی و مأموریت‎هایی که شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته است، موضوع نقشه جامع علمی و نقشه مهندسی فرهنگی، ایجاد شد، اولی در عرصه علم، دومی در عرصه فرهنگ. با بهرهگیری از صاحب نظران، نخبگان، خبرگان و ظرفیتهای دانشگاه و حوزه. نقشه کلان، پیش روی ما است، برای سال‎ها و دهه‎های آینده هم صورت گرفته است. می‎توان گفت که در حال حاضر اسناد راهبردی مورد نیاز در عرصه علم و فرهنگ را که بر اساس آنها باید برنامه‏های ۵ ساله، بودجههای سالیانه و فعالیت دستگاه‎ها، شکل بگیرد به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است و تصویب نیز شده است. در حال حاضر در حال طی کردن روندها و فعالیت‎های اجرایی است. از این جهت می‎توان گفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک مرجع عالی سیاستگذار، و تعیینکننده خطمشی‎های دستگاه‎ها و نهادهای علمی و فرهنگی، هدف‎گذاری‎ها و تعیین راهبردهای کلان، اقدامات کلان ملی که باید صورت بگیرد را به خوبی توانسته است به سرانجام برساند.

خلاءی از نظر سیاست‎گذاری و هدف‎گذاری در عرصه علم و فرهنگ نداریم. گام بعدی این است که این سیاست‎ها تبدیل به یک برنامه شوند. یعنی سیاست‎ها راهبردها، اهداف باید به زبان برنامه ترجمه شوند و برنامه عملیاتی که در آن اقدامات، فعالیت دستگاه‎ها و اعتبار و بودجه و زمانبندی آن باید استخراج شود. در مرحله دوم تبدیل این سیاست‎ها به برنامه‏های عملیاتی است که این امر از وظایف دستگاه‎های اجرایی است. البته با هماهنگی و مدیریت کلان است که باید یک نهاد فراقوه‎ای و فرابخشی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی در عرصه علم و فرهنگ آن‎ها را انجام دهد. در بخش علم این کار در حال انجام شدن است. بحث علمی تمام دستگاه‎های مسئول در کنار هم مأموریت‎هایی که به صورت مشترک است و به صورت یک دستگاه خاص در حال انجام طرحها و برنامه‎ریزی‎های عملیاتی است. در عرصه فرهنگ نقشه جامع مهندسی فرهنگی تصویب شد و به ابلاغ هم رسید، اما در مرحله رسیدن به برنامه‎های عملیاتی دستگاه‎های اجرایی هستیم.

مرحله اول سیاست‎گذاری‎ها بود که برای خود روندی طولانی مدت دارد تا شما به یک سیاست برسید، بخش اول این است که شما تحلیل وضعیت داشته باشید و به یک شناخت برسید از وضع موجود فرصت‎ها، تهدید‎ها، نقاط ضعف و قوت را بیرون بیاورید، حرکت رقبا و کشورهای دیگر را در عرصه خود و توان خود را بدانید و براساس مطالعات، جامعه مخاطب، جامعه هدف، فرآیند طولانی دارد تا شما بتوانید پیشنهادها را تعیین کنید. پیشنهادها در یک فرآیندی باید پخته شود، بررسی و تکمیل شود تا تبدیل به یک متن مورد وفاق شود. مرحله بعد به تصویب باید برسد. یعنی اعتباربخشی از نظر قانونی، قابلیت اجرا پیدا کند. این‎ها تماما مربوط به مرحله اول سیاستگذاری است که در دنیا علمی است. بحث سیاست‎گذاری در حوزه فرهنگ نیز مطرح است. سیاستگذاری رسانه‎ای، شعبه دیگری از آن است. ما به صورت کلان می‎گوییم سیاست‎گذاری فرهنگی، سیاست‎گذاری علمی، فناوری، نوآوری، هر کدام از این واژه‎هایی که به کار می‎بریم مانند اینکه میگوییم، سیاستگذاری فناوری، یا نوآوری، چون کاملا تخصصی و علمی است روش‎های آن کاملا با یکدیگر متفاوت است. البته با نگاه کلان و کلی که در حوزه سیاست‎گذاری بخواهید، داشته باشید.

مرحله بعد برنامه‎ریزی است چون آن هم مراحل خاص خود را دارد. زمانی که می‎خواهیم طرح را تبدیل به یک برنامه کنیم که یک دستگاه و فعالیت مشخصی برای آن دستگاه خاص استخراج کند که بتواند تحقق بخش آن سیاست نیز باشد؛ آن هم برای خود مراحل خاصی دارد و به همین سادگی تبدیل به برنامه نمی‎شود. یک ماشین مکانیکی نیست که سیاست از یک طرف وارد شود و خروجی یک برنامه باشد. پس از فرآیند برنامه که ویژگی‎ها و سختی‎های خاص خود را دارد، مرحله بعد از برنامه اجراست و شما باید این نسخه نوشته شده را اجرا کنید. در اجرا؛ زمان، مکان، چه کسی، برای چه گروهی، در چه زمانی به چه ترتیبی، تقدم و تأخر این موارد، که تماما ویژگی‎هایی است که در زمان اجرا باید رعایت شود. از لحاظ جغرافیایی باید به تمام مناطق توجه کنید، مشارکت مردم، صنوف، گروه‎های مختلف به پای میز کار بیایند. نوآوری، خلاقیت، نیاز به نیازسنجیهایی که در اجرا باید داشته باشیم. در نهایت در بحث اجرا باید تحقیق در عمل نیز داشته باشید. تحقیق در عمل یک فن و یک علمی است که شما در حالیکه دارید سیاستی را اجرا می‎کنید، باید مطالعه هم داشته باشید که بدانید آیا این سیاست، این برنامه، این اقدام پاسخ‎گوی نیاز شما است یا خیر. در زمان اجرا هم باید گروهی اثر‎بخشی شما را ببینند، و اگر لازم بود آن را تغییر دهند به این تحقیق در عمل میگویند. مرحله بعد از اجرا، مرحله بازخوردگیری یا ارزش‎یابی، یا ارزیابی اثربخشی این مجموعه فعالیت‎هاست. این مرحله مهمی است. شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای ستادی و استراتژیک بعد از اینکه سیاست‎ها را تدوین و ادغام می‎کنند، دستگاه‎ها را کنار هم می‎آورند برای تدوین برنامه، سپس دستگاه‎ها برای اجرا می‎روند و آن نظارت عالی را بین دستگاه‎ها دارند.

مرحله بعدی اثربخشی این موارد است. ارزیابی داشتن از همان سیاست‎ها، از برنامه‎ها، نحوه عمل دستگاه‎ها که مرحله مهمی است که ممکن است شما سیاست‎هایتان هم انجام شده باشد. خوب هم اجرا شده باشد، اما آن نتیجه‎ای که مد نظر شما است حاکم نشود. حال بر اساس چه شاخص‎ها، مؤلفه‎ها و سنجههایی شما می‎توانید بگویید که وضع نظارت و ارزیابی و سنجش و رصد علمی خوب است و در کنار علم فن و مهارت است و شما بتوانید اثر بخشی فعالیت دستگاه‎ها را هم بسنجید، عملکرد آن‎ها خوب بوده یا نبوده است. به طور کلی آیا داریم به سمت اهداف تعیین شده می‎رویم یا خیر؟ اگر داریم می‎رویم سرعت ما خوب است یا خیر؟ اگر انحراف داریم علل و عوامل آن چیست؟ اینجا باید همیشه یک نهاد بیدار و هشدار در کنار فعالیت‎ها حضور داشته باشد. تمام اثر بخشی این موارد را بتواند سنجش کند، و به موقع هشدار لازم را بدهد و اصلاح لازم را انجام دهد. به خصوص این مسئله در عرصه فرهنگ پیچیده‎تر و سخت‎تر است تا عرصه علم وفناوری. شما در عرصه علم می‎گوید؛ به طور مثال عرصه علم ارتباطات، دانشگاه‎های آن در مقاطع تحصیلات تکمیلی محدود است. بسیاری از گرایش‎ها را نداریم، هدف‎گذاری می‎کنید و ۵ درصد دانشجویان ما در حوزه فلان گرایش علمی باید کار کنند. اعداد و ارقام آن را بیرون میآورید و به دانشگاه مأموریت میدهید که بروند رشته‎های جدید را تدوین ‎کنند؛ دانشجو می‎پذیرند، این کمی است و قابلیت سنجش آن وجود دارد و انجام دادن آن نیز به راحتی صورت می‎گیرد. اما هنگامی که در مسائل کیفی فرهنگی میروید،متوجه خواهید شد؛ باید از نظر شاخص اعتماد به نفس در جوانانمان به این شاخص برسیم. از نظر خود باوری و اعتماد به نفس و اعتماد به نیرو‎های خودی و آشنایی با فرهنگ ملی با و اخلاقحرفه‎ای، اخلاقاسلامی، روابطخانوادگی، چگونه می‎خواهیم دست یابیم؟ابتدا باید شناسایی کنید، چه وضعیتی دارید. با چه برنامه‎هایی می‎توانید مداخله کنید و آن را تقویت کنید. با چه شاخص‎هایی می‎توانید اندازه‎گیری کنید که میزان اعتماد به نفس در میان جوانان ما چه‎قدر است؟ هویت ملی چند درصد بوده است؟ با این فعالیت‎ها چند درصد افزایش پیدا می‎کند؟ اگر کاهش پیدا می‎کند، به چه ترتیب است که هر کدام پیچیدگی‎های خود را دارند؟

 

 در مورد عملکرد شورا، از طرف افرادی هم در درون شورا نظیر آقایان کچویان و رحیم‌پور و هم از بیرون شورا نظیر اقایان سعید زیباکلام و ابراهیم فیاض و... نسبت به عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی انتقاداتی وارد شده و ‌می‌شود، ه عنوان یکی از مدیران ارشد شورا این انتقادات رو می‌پذیرید؟

 

هر کدام از آن‎ها قابل ارزیابی است که از چه منظری به مسائل نگاه میکنند. یکی از فعالیتهایی که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت می‎گیرد، شناسایی نقاط ضعف و مشکلاتی است که وجود دارد. گژکرداری‎هایی که وجود دارد. برخی از عوامل برای شناسایی و رفع این موارد است. انتقادات و مسائلی که بیان می‎شود باید در چارچوب روش‎مندی، طرح و بررسی شود. اتفاقا از این‎گونه مسائل در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی فرصت‎های زیادی داریم. صحبت صاحب‎نظران، نخبگان در عرصه‎های علمی، فرهنگی، تربیتی، فناوری، برنامه‎ها و سیاست‎ها، مطرح و اصلاح می‎شود. اما به طور کلی مطالب را گفتن، نمی‎توان از آن بهره‎وری داشت.

 

قطعا مواردی وجود دارد که انتقاداتی صورت می‎گیرد، می‎توانیم از آن انتقادات در راه اصلاح استفاده کنیم، این‎طور نیست؟

 

 برای آن انتقادات پاسخ‎هایی وجود دارد. نکاتی است که ممکن است برخی از این انتقادات به خاطر عدم اطلاع باشد و برخی از آن‎ها شفاف نباشد، بنابراین هر محوری را به خوبی بررسی کنیم و آن‎هایی را که خوب نیست باید علل و عوامل را بدانیم، و بدانیم چه کسی انجام داده است. یکی از نکاتی که اخیرا مطرح می‎شود، این است که شورای عالی به موقع در تحولات فرهنگی حضور پیدا نمی‎کند، یا سیاست‎های آن متأخر است. ممکن است چندین نمونه بیاورید. اما هنگامی که بررسی می‎کنیم به مجموعه مداخلات و سیاست‎گذاری‎هایی که شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشته است، بسیار هم پیشینی است و نه پسینی.

یعنی اتفاقی بیفتد و ما برویم مداخله کنیم، ممکن است این موارد هم داشته باشیم. اما موارد متعددی است که از برنامه‎ریزی‎های پیشینی و آینده‎نگری که در تصمیمات شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد و ممکن است افراد آگاه به مسائل پیرامون آن نباشند. باید اطلاعات خود را افزایش دهند، به مراکز اطلاع‎رسانی که وجود دارد مراجعه کنند تا مشخص شود که آیا فعالیت پیشینی دارد یا ندارد؟ مثلا در حوزه فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۷۵ و ۷۴ پیش از اینکه بحث شبکه‎های اطلاعرسانی و اینترنت در کشور ما به صورت مصرف عمومی مانند حال باشد، و یا اینترنت به صورت گسترده وجود نداشت، مصرف عمومی نبود، برخی از مراجع علمی با سرعت پایین از آن استفاده میکردند. مجموعه سیاست‎ها، راهکارهایی که به تصویب رسید و ابلاغ شد که باید عمل می‎شد و در اینجا دستگاه‎های اجرایی مسئول، به دلیل، عدم شناخت مسئله نتوانستند فعالیت‎های به هنگامی داشته باشند؛ تا شما با هجمه‎های رسانه‎ای پیدرپی در این مسئله مواجهه نشوید.

در عرصه بازی‎های رایانه‎ای باز هم از موضوعاتی بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی از مدت‎ها قبل بررسی‎ها و رصدهایی که داشته است، نیاز به پرداختن بازی‎های رایانه‎ای در عرصه‎ی اوقات فراغت و رسانه‎ها را مورد توجه قرار داده است. مطالعات و تصمیم‎گیری آن را انجام داده است و شما می‎توانید ببینید که چند سال پیش شاید یکی دو بازی ایرانی داشتیم که از نظر محتوا و جذابیت و از نظر جذابیت‎های هنری و بصری و هم جذابیت‎های بازی و محتوای آن را در گذشته نداشتیم. اما در حال حاضر بیش از صد - صد و پنجاه بازی و صدها شرکت خصوصی برای ساخت بازی‎ها در این عرصه داریم که در حال کار کردن هستند. این نیز از آن دسته از فعالیت‏هایی است که در گذشته انجام شده بود، یعنی از اقدامات پیشینی بود.

بحث جمعیت را اگر ملاحظه کنید، همان نگاه به آینده است. مسئله امروز نیست و ۲۰ سال دیگر  کشور را با مشکلاتی مواجه می‎کند و ۴۰ سال دیگر با بحران مواجه می‎کند. اما کدام دستگاه را شما می‎توانید مشاهده کنید که در این حوزه هم توانسته مسئله را شناسایی کند و هم برای مسئله تدبیر بیاندیشد و برای حل آن پیش‎بینی‎های لازم را انجام دهد. بنابراین این نکات در جای خود باید بررسی مورد به مورد شود. اتفاقا ما هم از نظرات صاحب‎نظران و نخبگان استقبال می‎کنیم. اهمیت هر فرهنگ را نشان می‎دهد و نیز جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی را نشان می‎دهد که حتما باید به این مسائل پرداخته شود. ما هم مبادی مختلفی برای این اطلاع‎گیری داریم و عموما این مسیر باز است و ارتباطی که با دانشگاه‎ها داریم. مثلا در بحث نقشه جامع علمی، تقریبا ظرفیت‎های موجود در کشور چه حوزوی و چه دانشگاهی، آن‎ مراکز پژوهشی که می‎توانستند کمک کنند، از طرق مختلف سعی شد که نظراتشان مندرج شود. بیش از ۲۰۰۰ نفر به صورت مستقیم در تدوین سند راهبردی در حوزه علم مرتبط بودند. در حوزه فرهنگ و نقشه مهندسی فرهنگی نیز به همان صورت، و مسیرهایی گوناگونی هست به دلیل اینکه بشود؛ صاحب‎نظران نقدها و اشکالات و دیدگاه‎ها و پیشنهادات و ایده‎های خود را بگویند، ما اخذ کنیم و نسبت به آن‎ها بهره‎برداری هم صورت بگیرد. اما صرفا بیان کلیات دردی را دوا نمی‎کند. برخی از همین دوستان و برادرانی که نکاتی دارند، صحبت می‎کنند و نظرشان اصلاح می‌‏شود.

 

همه‌ی این نکاتی که می‌فرمایید محل تامل است و شاید توجیه‌گر انتقادات بیرون شورا باشد. ولی آیا افراد درون شورا و خود اعضا هم از درون شورا و مسایلی را که شما می‌فرمایید بی‌اطلاعند که این انتقادات رو مطرح می‌کنند؟

 

به هر دلیل طرح مسئله است. باید دید موضوع چیست؟ بله بررسی می‎کنیم. برخی از این موارد ممکن است ارتباطی پیدا نکند و برخی ممکن است ارتباط پیدا کند و پاسخی داشته باشد. یا نگاهی که شما به مسئله دارید به گونه‎ای است که آن‎گونه مسائل را ارزیابی یا طرح می‎کنید.

 

در بحث‎های خود به بازی‎های رایانه‎ای اشاره کردید، فضای مجازی و شبکه‎ی پر سرعت اینترنتی و دیگر موارد. مطرح کردید که سیاست‎گذاری برای آن‎ها صورت گرفته است، برنامه‎ریزی، تصویب و اجرا شده است. حال شما تصور می‎کنید با این جنس اقدامات صورت گرفته انقلاب فرهنگی به معنای واقعی کلمه رخ داده است؟

 

اولا هدف‎گذاری‎هایی که می‎کنید نشان دهنده این است که آیا  شما به اهداف خود رسیده‎اید یا خیر؟ هدف‎ها نیز چند مرحله‎ای هستند. وگرنه آن اهداف کلانی که در قانون اساسی آمده و در فرهنگ دینی داریم، مسلما طولانی است. اما مهم این است که در مسیر صحیح و حرکت رو به جلو باشیم. ممکن است سرعت کند باشد اما اگر  در مسیر صحیح قرار بگیریم و حرکت رو به جلو و رو به رشد داشته باشیم، این نقطه مثبتی است و  من معتقدم ما در عرصه‎ی فرهنگی و رسالت‎هایی که انقلاب اسلامی داشته، در مسیر درست اصلاح امور هستیم. اما این حرکت‌ها کند است و معارضاتی هم دارد. بزرگترین تحولی که در عرصه‎ی فرهنگی رخ داده است به نظر من و آن هم از برکت انقلاب اسلامی است؛ این است که نوع نگاه به مسائل جامعه و کشور در بین جوانان و زنان و در بین مردم عوض شده است، این امر یک تحول فرهنگی بوده است.

فرهنگ خوداتکایی و اینکه ما می‎توانیم، فرهنگ مراجعه به فرهنگ خود، داشته‎های خود، فرهنگ مقابله با استبداد و استکبار، اینها مواردی بوده است که در گذشته وجود نداشته است. فرهنگ بیداری و فرهنگ فعالیت و نشاطی که در بین جوانان است. فرهنگ رفتن به سمت علم و آگاهی بیشتر. این موارد تحولاتی است که اتفاق افتاده است و روز به روز هم فزاینده است. با این حال شما ممکن است ارزیابی هایی کنید از برخی از شاخصهای فرهنگی در جامعه  که مطلوب نباشد، البته در هیچ صورتی وضعیت فرهنگی ما قابل مقایسه با کشور‎های دیگر حتی کشورهای اسلامی و کشورهای اسلامی همسایه ما نیست. فرهنگ ما بسیار مطلوبتر است در مقایسه با آن‎ها. اما هرگز خود را با آن‎ها مقایسه نمی کنیم. ما خودمان را با خودمان مقایسه می‎کنیم. بله از این جهت آن ظرفیت مطلوبی که ما در تحول فرهنگی می‎توانستیم داشته باشیم محقق نشده است و آن تحول فرهنگی و اصلاح فرهنگی که باید اتفاق می‎افتاد، رخ نداده است.

با این حال دست آوردهای خوبی در عرصه فرهنگ داریم. از نظر  دیدگاه‎های فرهنگی، نگرش‎های فرهنگی مردم،آگاهی‎ها، گرایش‎هاست؛ یک بعد رفتارها را هم داریم. آن چیزی که در حال حاضر وجود دارد بین نگرش‎ها و گرایش‌ها و آگاهی‎ها با رفتارهاست. معمولا فاصله وجود دار.د آن چیزی که من می‎خواهم با آن چیزی که انجام می‎دهم، آن چیزی که فکر می‎کنم با آن چیزی که انجام می‎دهم، این فاصله وجود دارد. در حقیقت بین بعد درونی با بعد بیرونی فاصله وجود دارد.

 

به عنوان یکی از مسئولین ارشد شورا چه اقدامات مهمی در شورا صورت گرفته است؟

 

در مورد تحول علوم‎انسانی، شورای تخصصی است که در حال کار است و کارگروه‎های مختلفی تشکیل شده است با حضور اساتید دانشگاه‎ها و آن‎هایی که با مسئله آشنا هستند و همان‎هایی که باید به کار بگیریم. یعنی افراد جدایی از جریان علمی کشور در این مجموعه نیامدند، بلکه کسانی آمدند که مسئله را می‎شناسند و دغدغه دارند و می‎توانند این کار را به سر انجام برسانند. برنامهای که آماده شده است این است که نیازهای فوری مربوط به تحول این رشته‎ها و موضوعات را استخراج کند.  تقریبا تمام کارگروه‎ها، توانستند این مرحله را به انجام برسانند، آسیب‎شناسی شده است و نیازها در حوزهی سر فصل‎ها، اساتید، متون، دانشجویان، ژورنال‎ها و مجلات علمی که در ۶ محور این کارگروه‎ها در حال فعالیت هستند. وضع فعلی و رشته‎های فعلی را بازخوانی کردند و نسبت به اصلاح آن‎ها اقدام شده است. کارگروه مطالعات زنان هم مقاطع تحصیلی ارشد و دکترا را که داشتیم سرفصل‎های آن‎ها با مشارکت اساتید گروه‎های مختلف بررسی و اصلاح شده است. تحولات مورد نیاز انجام گرفته است. مرحله دوم، در رابطه با تولید علم و نظریه علمی در چارچوب نظریه اسلامی و بومی است که کمی کار سخت‎تری است.

برای اینکه شما بتوانید زمینه‎ای را برای تولید نظریه فراهم کنید. تولید نظریه با یک سال و دو سال و ده سال و ۲۰ سال صورت نمیگیرد. باید فضایی فراهم شود که اندیشمندان در طول فضای علمی خود بتوانند محصول تمام یافته‎ها و بررسی‎های خود را به صورت نظریه ارائه دهند و این فرآیند یک روزه نیست. اگر به  اندیشمندان غربی و داخلی هم نگاه کنیم، می‎بینیم یک صاحب‎نظر در طول دوران علمی خود، یک حرف جدید را مطرح می‎کند. افرادی که نظریهپرداز باشند و بتوانند حرفی را مطرح کنند که جهت علمی را تعیین کند و افراد را به آن سمت ببرند، کم هستند. این زمینه بایدفراهم شود، دستوری و بخش نامه‎ای و فوری نیست. این امر یک ظرفیت طبیعی دارد که باید طی شود. زمینه طراحی این مسیر و لوازم این کار و مسیری که باید طی شود. کار سخت و مشکلی است که در حال انجام است. در کارگروه مطالعات زنان و خانواده، زمینه هم‎اندیشی‎هایی را فراهم کردیم و تاکنون نزدیک به ۵ هم‎اندیشی در دانشگاه‎های مختلف کشور برگزار کردیم که با موضوعات زنان و خانواده در عرصه‎های مختلف صورت گرفته تا کمی خود را به لایه‎های عمیق‎تری از تحول علومانسانی بر مبنای علوماسلامی و بومی بتوانیم نزدیک کنیم. مشکلات رشته مطالعات زنان و خانواده مشکلات رشته خود است. همانطور که اشاره کردید چون یک تک رشته است، تدام و گسترش پیدا نکرده است و از نظر ساختاری در دانشگاه با مشکل مواجهه است. برخی از رشته‎ها در گروه علوم اجتماعی برخی در گروه جامعه‎شناسی و برخی در رشته حقوق است. یعنی مدل‎های مختلفی داریم. از نظر تأمین اساتید چون تعداد دانشجویان کم است اعضای هیأت علمی ویژه این رشته را نداریم. اساسا تا کنون اساتیدی نداریم که در این رشته تربیت شده باشند که بتوانند عضو هیأت علمی شوند. معمولا از رشته‎های دیگر هستند و رشته مستقری که دارای ساختار، گروه و گرایش‎های متنوع و سپس اعضای هیأت علمی باشد نشده است. از برنامه‎های کار گروه مطالعات زنان و خانواده، یکی در بحث ساختار این رشته است که ایجاد یک گروه مستقل آموزشی برای آن در دستور کار است و تجمیع  رشته‎های مرتبط با زنان و خانواده در این رشته و تقویت حوزه اساتید و پژوهشگران این رشته، و در نهایت این گرایش و موضوعات علمی زنان و خانواده به یک جریان علمی در کشور، با توجه به نیازهای فزاینده‎ای که در حوزه خانواده داریم، تبدیل شود. 

 

شما به عنوان معاون برنامه‎ریزی شورای عالی انقلاب فرهنگی کدام افتخار ویژه مدیریتی در عرصه فرهنگ را ازآن شورا می‎دانید؟ آیا اصلا موضوعی برای تفاخر وجود دارد؟

 

 

 

می توان گفت که پیشرفت‎هایی که در عرصه علمی داریم و تاکنون داشتیم و حداقل در نزدیک به ده عرصه علمی و فناوری را  ببینید که ایران در رتبه اول تا سوم است، به علت یک دوره مدیریت عالی در عرصه علم و فناوری بوده است. مطمئنا آینده  درخشان‎تری را با اجرای نقشه جامع علمی کشور در عرصه علم و فناوری خواهیم داشت. در عین حال در عرصه  فرهنگی هم باز نمونه‎های متعددی را می‎توان یافت که شورای عالی  انقلاب فرهنگی با حضور خود در جایگاه استراتژیک توانسته نیازهای کشور و خلاء‎های آن را برطرف کند. نظام دانشگاهی ما براساس مصوبات شورای عالی درحال فعالیت است. برخی از موارد اشکالاتی دارد باید این اشکالات برطرف شود یا نظام فرهنگی ما در چارچوب اهداف و راهبردها و وظایفی که شورا برای آن‎ها تعیین کرده است در حال فعالیت هستند. در عین حال ممکن است ما مشکلات فرهنگی داشته باشیم، نارسایی‎های فرهنگی داشته باشیم که برای رفع آن‎ها اقدام خواهیم کرد. اگر این مجموعه مصوبات و اقدامات شورای عالی نبود مسلما بدانید که هیچ نهاد دیگری نمی‎توانست به صورت متمرکز به این موارد بپردازد. به همین  دلیل می‎توان گفت که این رهاوردها محصول آینده‎نگری در تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد عالی سیاست‎گذار و خط‎مش و تهیهکننده حوزه علم و فناوری بوده است. از این جهت می‎توان گفت که قابلیت افتخار کردن را مجموعه نظام دارد که می‎تواند بگوید اسناد راهبردی حوزه علم و فرهنگ را شورای عالی که قابلیت اجرا دارد؛ روی میز گذاشته است تا برای ۵۰ سال آینده چه اهداف متعالی و چشم‎انداز بهتری را برای کشور و ملت ایران ترسیم کرده است. بنابراین به صورت محوری می‎توان گفت که داشتن اسناد راهبردی چشمانداز آینده‎ای که دستگاه‎ها و نهادهای علم و فرهنگ را به پیش می‎برد. اگر خوب جلو رود اقتصاد نیز فرهنگ پایه و دانش‎بنیان می‎شود چراکه نیازی داریم اقتصادمان فرهنگ بنیان و فرهنگ محور باشد. سیاست نیز براساس فرهنگ صحیح و دانش‎بنیان باشد. حوزه اجتماعی و مسائل حوزه اجتماعی و پدیده‎های اجتماعی، آسیب‎های اجتماعی هم براساس این فرهنگ شکل بگیرد. حوزه قضایی، مالی و اقتصادی و دیگر حوزه‎ها در چارچوب فرهنگ اصیل شکل بگیرند؛ جز این نیست که این دو سند راهبردی نه تنها حوزه علم و فرهنگ را متحول می‎کند، بلکه حوزه اقتصاد و سیاست و اجتماع و سایر زیر‎نظام‎های آن‎ها را هم شدید تحت تأثیر قرار خواهد داد.

 

نظرات مخاطبان 0 1

  • ۱۳۹۲-۰۹-۲۳ ۱۸:۲۸صدرا 0 3

    ای کاش به سوال های شما پاسخ واضحی می دادن. سوالات خوبی مطرح کردید!
                                

نظر شما