به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دکتر رسول خیراندیش، عضو هیات علمی دانشکده تاریخ دانشگاه شیراز در یادداشتی نوشت:
بدون شک نوشتن کتاب خوب به زمان زیادی نیاز دارد و انجام این تحقیق بدون شک زمانبر است و ما هم در رشته تاریخ میگوییم تحقیقات تاریخی، تحقیقات جانکاهی است. از طرفی این تحقیقات گسترده و زمانبر صرفه اقتصادی برای نویسنده ندارد. به همین دلیل پژوهشگران بسیاری به این سمت نمیروند. کسانی که پیدرپی کتاب تولید میکنند بدون شک جنبه تحقیقی کارشان بسیار تنزل خواهد کرد و بعد اقتصادی یا تامین معیشت در آن پررنگتر خواهد شد.
صرف زمان کوتاه در انجام پژوهشهای تاریخی را نمیتوان نفی کرد یا مانع آن شد. زیرا به هر دلیل افرادی که در حوزههای مختلف مطالعه و تحقیق میکنند اندیشه نان و معیشت دارند. بایستی دستگاه علمی و فرهنگی کشور بسترسازی مناسبی برای تحقیقات اصیل، حقیقی و پایدار و آنچه که در سطح استاندارهای جهانی برای یک پژوهشگر نیاز است را فراهم کند. تا تحقیقی که دیدگاه یا نظریه تازه داشته باشد تولید شود. البته با ارتقاء زندگی اهل پژوهش و تحقیق اعم از دانشگاهی و غیردانشگاهی تولید پژوهشهای وزین امکانپذیر است.
دستگاههای دولتی باید از چاپ منابع اصلی و کتابهای تحقیقی ارزشمند که دستگاه علمی فرهنگی کشور نیاز دارد حمایت کند. اکنون مشاهده میکنیم که تعداد بسیاری جایزه به کتابها، پژوهشهای مفید و پربار اعطا میشود. در حالی که اهدای جایزه تنها یک نوع حمایت است اما این که به صورت برنامهریزی شده و دائمی از اهل تحقیق حمایت بشود شیوه و راهکار دیگری را میطلبد. امیدوارم در کلیه دستگاهها، نهادها و مراکزی که به امر تحقیق و توسعه نظر دارند این نوع حمایتها بیشتر و بهتر صورت گیرد تا شاهد تحقیقات ارزشمندی به ویژه در حوزه تاریخ باشیم.
باید به این نکته نیز اشاره کنم که در ژورنالهای(مجلههای) علمی دنیا نیمی از حجم مطالب آن به نقد کتاب اختصاص دارد اما در مجلهها و نشریات ما به این امر اهمیتی نمیدهند. یعنی ظاهرا نقد را یک کار سبک به حساب میآورند. حال این که در تمام دنیا و هر مجله خارجی که بنده مشاهده کردم نیمی از حجمش را به معرفی و نقد کتابهای منتشر شده در یک زمینه خاص اختصاص داده است.
در گام بعد، از هر استاد دانشگاهی انتظار میرود که در تولید و ارائه معرفی و نقد کتابها مشارکت کنند. در حالی که از جانب نظام دانشگاهی خارج از کشور این عمل به عنوان در جریان تحقیق و فعالیت بودن یک هیات علمی به شمار میآید. اما در ایران ما چنین کاری را نمیکنیم. زیرا تصور بر این است که یک استاد دانشگاه نباید معرفی و نقد کتاب بنویسد و باید حتما یک مقاله علمی مستقل ارائه دهد. در صورتی که همان نقد و داوری کتابها باید از سوی متخصصان صورت بگیرد که علیالقاعده آنها دانشگاهی هستند.
باید کاری کرد تا نقادیها وارد سیستم دانشگاهی بشود. در حالی که ما در این قسمت بسیار با احتیاط رفتار میکنیم. احتیاط و استنکافی که از سوی استادان دانشگاهها شکل میگیرد و شاید اگر اهل علم بیشتر به سمت نقد علمی، منصفانه و عالمانه میرفتند به نتایج بهتر و بیشتری دست مییافتند.
تصور ما این است که نقد درباره کتابهایی که جنبه ادبی دارند باید بیشتر صورت بگیرد مثلا ادبیات داستانی یا کتابهایی که جنبه هنری بیشتری دارند. در حالی که همه آثار علمی و تحقیقات علمی لازم است موردنقد قرار بگیرند.
نقادی در برخی از تحقیقات رشتههای علمی بسیار ساکت است و هیچ خبری از نقد در این زمینهها عملا در دست نیست. در حالی که قبلا هم اشاره کردم در خارج از کشور در هر مجله در هر رشتهای که باشد نیمی از آن به نقد کتابها اختصاص دارد.
نظر شما