به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ همایش «ایرانشناسی در ترکیه؛ گذشته، حال، آینده» در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. این همایش با حضور رئیس انجمن ایرانشناسی ترکیه «کان دیلک» به عنوان سخنران اصلی برگزار شد.
محمد تقی امامی خویی در این نشست با اشاره به مشترکات ایران و ترکیه گفت: این روابط به زمان عثمانی هم مربوط نمیشود. بلکه مربوط به پیش از اسلام است. ولی بیشتر کار ما به عثمانی مربوط میشود.
وی ادامه داد: مهرپرستی ایران قدیم در شکل گیری فرهنگ این سرزمینها تاثیر بسیاری داشته است. تمام اینها از اندیشههای ایران شکل گرفته که قلمرو وسیعی را شامل میشود.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: با آمدن ترکها به ایران در قرن ۱۱ میلادی، اولین سلسله با منشا ایلی با نام سلجوقیان در ایران شکل گرفت. سلسله های مختلف سلجوقی در ایران و خارج از ایران تشکیل شد. غزنویها و قراخانیها غلامزاده بودند. اما سلجوقیان منشا ایلی داشتند. تنها سه حکمران این حکومت از جمله طغرل، آلب ارسلان و ملک شاه قدرتمند بودند و باقی ضعیف بودند.
وی افزود: سلجوقیان در ایران متلاشی شدند، اما در آناتولی باقی ماندند و جانشین سلجوقیان ایران شدند. بیشترین تحولات ما از زمان سلاجه آناتولی بود. اما سلوجقیان آناتول با هجوم مغول وابسته به مغول شده و تضعیف شدند.
امامی خویی با بیان اینکه ترکان در ایران با اندیشه مانی و مزدک آشنا شدند، افزود: به تبع این آشنایی آنها به اندیشه عدالت آگاهی یافتند. از این رو دو قیام بزرگ علیه حکومتهای بزرگ را در آسیای صغیر داریم. به همین دلیل است که آنها از صفوی حمایت میکنند. تا اینکه در ایران رضاشاه و در ترکیه کمال اتاتورک روی کار آمدند. اینها هر دو شکستخورده روزگار بودند و توانستند قلمروهایی برای خود تعیین و از آن حفاظت کنند. هر دوی اینها ناسیونالیسم را شروع کردند و بدین ترتیب ناسیونالیسم ترک و فارس در هر دو قلمرو شکل گرفت. با توجه به اینکه ترکیه با دنیای غرب ارتباط داشت، ما گرفتهها از غرب را از کانال عثمانی میگرفتیم.
به گفته امامی خوبی آخرین دشمنیها میان ایران و ترکیه در سال ۱۹۳۲ از بین رفت و میان رضاشاه و اتاتورک قراردادی امضا شد که بر اساس آن ما کوه ارارات را دادیم به آنها و آنها اتور را دادند به ما. ماحصل بده و بستانها، رفت و آمدها و ارتباطات ایران و ترکیه این شد که بعدها بنای بنیاد ایرانشناسی گذاشته شد و اینگونه اسناد هفتصد ساله مهمی از دوره عثمانی در آرشیو استانبول جمعآوری و نگهداری شد که بسیار ارزشمند است؛ با استفاده از اسناد موجود در آرشیو ترکیه، ما میتوانیم تاریخ خود را از نو بنویسیم.
ایرانشناسی ترکیه؛ محصول روابط فرهنگی دو کشور
در ادامه این نشست کان دیلک، رئیس انجمن ایرانشناسی آنکارا به سخنرانی پرداخت و با ابراز خرسندی از حضور در ایران گفت: صحبتهایم را در دو بخش ارائه میدهم. ابتدا به این میپردازم که نگاه ایرانشناسی چگونه است و چه گرایشهایی دارد؟! ایرانشناسی علمی است که در برخورد غرب با ایران ایجاد شد. بخصوص این برخورد از قرن ۱۶ به بعد شروع میشود.
وی ادامه داد: برخی عقیده دارند که شرقشناسی و ایرانشناسی حرکت جنبش صلیبیها است. یعنی صلیبیها نوعی شرقشناسی و ایرانشناسی در خودشان داشتهاند. البته ما شرقشناسی رمانتیک هم داریم که نه از فرقه صلیبی است و نه مزدور سیاستها و دولتها. به نظر من ادوارد جونز نمونه چنین شرقشناسی است.
رئیس انجمن ایرانشناسی آنکارا با بیان اینکه مکتب ایرانشناسی بیشتر زبانشناسی است، گفت: شناهت اوستایی و لهجههای ایرانی به نوعی شرقشناسی محسوب میشود. اما با توجه به مطالعات انگلیسیها ایرانشناسی تبدیل به علم مردمشناسی و قومشناسی شد. بنابراین مقولات ایرانشناسی با زبان شناسی شروع شد و مردمشناسی و قومشناسی هم از دل این ایرانشناسی بیرون آمد.
کان دیلک در ادامه اظهار کرد: ایرانشناسی در ترکیه محصول روابط فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه بوده است. رابط فرهنگی ما از قرنها قبل از اسلام و سراسر دوره بعد از اسلام وجود داشته است. ما هر روز روابط فرهنگی را تولید میکنیم.
وی در ادامه گفت: اما آیا متحرک اصلی این کار فرهنگ است؟ خیر، فرهنگ نیست. ما برای ارتقای فرهنگمان بیشتر دوست داریم شاسی ماشینهایمان را ارتقا بدهیم. اگر ایرانشناسی در ترکیه رشد پیدا میکند افزون بر روابط فرهنگی، دلایل دیگر هم داشته و دارد.
به گفته دیلک ترکها با زبان فارسی مسلمان شدند. تولیدات اسلامی به زبان فارسی بوده است. زبان فارسی با اسلام آوردن ترکها داخل در فرهنگ آنها میشود و هیچ وقت از این فرهنگ جدا نشده است، بلکه تبدیل به یکی از عناصر اصلی فرهنگ ترکی شده است. تلاشهای زیادی هم برای زدودن زبان فارسی و عربی از فرهنگ ترکی شد، اما اینها آنقدر ریشه داشت که در عمل به نتیجهای نرسید.
رئیس انجمن ایرانشناسی آنکارا افزود: علاوه بر این، زبان رسمی ترکها زبان سلاجقه روم و ایران فارسی بود. آداب ادبی و علمی ما هم فارسی بوده است. ما دیوان اشعار فارسی زیادی در ترکیه داریم. شاعران و سلاطین عثمانی شعر فارسی میگفتند. مثلا سلطان سلیم دیوان و شعر فارسی دارد. اکثر پادشاهان ما فارسی را به خوبی میدانستند و با آن شعر میسرودند. اگر هم دیوان نداشتند، اشعاری به غزل و قصیده سروده بودند.
وی افزود: پس از انقلاب فرانسه و گسترش نتایج این انقلاب در جهان، دولت عثمانی هم از آن متاثر شد و کم کم زبان فارسی اهمیت قبلی خود را از دست داد. زبان فرانسوی زبان محبوب و رایج در آن زمان گردید.
دیلک خاطر نشان کرد: پس از تاسیس جمهوری ترکیه مدتها مطالعات زبان فارسی و ادبیات ایران به طور سازمانیافته به فراموشی سپرده شد تا اینکه انقلاب اسلامی در ایران رخ داد. ترکیه از تاثیر انقلاب اسلامی بر کشورش ترس داشت و از همین رو زبان فارسی تحت فشار قرار گرفت.
این ایرانپژوهش در ادامه گفت: ما به شدت با ایرانشناسی ژئوپولتیک مخالفیم. این نوع ایرانشناسی، دوستی بین ما را تقویت نمیکند. حتی شاید بیشتر رقابتها را مبتنی بر پرخاشگری کند. ایرانشناسی ژئوپولتیک درب خوبی نیست که بخواهیم از آنجا وارد شویم. چطور ما وقتی هنوز یک کتاب خوب در مورد تاریخ و فرهنگ ایران نداریم، بیاییم درباره ایران از منظر ژئوپولیتیک بحث کنیم. در این صورت چطور میتوانیم تحلیلی درست از ایران داشته باشیم؟!
رئیس انجمن ایرانشناسی آنکارا در ادامه گفت: امروز در ترکیه وضعیت زبان فارسی و ایرانشناسی، آموزش زبان فارسی در دانشگاهها و مراکز آموزش زبان فارسی و همچنین وضعیت آسیبشناسی ایرانشناسی در ترکیه قابل قبول و به طور کلی رو به رشد بوده است؛ اما یکی از چیزهایی است که واقعا ضعف داریم و ایران میتواند به ما کمک کند این است که ما در ترکیه روشهای آموزش زبان فارسی را نداریم. روشهای آموزشی ما قدیمی است و مراکزی مانند بنیاد سعدی میتوانند آموزشهای جدید و استادان جدیدی را به ترکیه بفرستد تا این آموزشها بهروز شوند.
ور در ادامه در خصوص آسیبشناسی ایرانشناسی در ترکیه گفت: ما باید ایرانشناسی در ترکیه و ترکیهشناسی در ایران را فارغ از تاثیر و تاثرات و اختیارات سیاسی سیاسیون انجام دهیم. این یکی از مشکلات اساسی ما است. اگر سیاسیون با هم دعوا کنند، ما هم دعوا میکنیم و اگه آنها با هم خوب باشند، ما هم با هم خوبیم. در حالی که ما ربطی به ماجرای سیاسیون نداریم و ما باید از سیاسیون جدا شویم.
وی با تاکید براینکه سیاسیون نباید در مسائل فرهنگی اینچنینی دخالت کنند، افزود: متاسفانه سیاسیون هستند که ما را از نظر مالی پشتیبانی میکنند، زیرا ما توانایی مالی نداریم. اگر توانایی مالی داشته باشیم، میتوانیم آزادانه به کار پژوهشی و علمی بپردازیم.
دیلک تاکید کرد: ایرانشناسی ما نیاز به جدایی از سیاست دارد. اگر ایرانشناسی را از سیاست آزاد نکنیم، ایرانشناسی نتایج خوبی نخواهد داشت. همچنین ترکیهشناسی در ایران هم هیمنگونه است. متاسفانه ما از یکدیگر میترسیم. ایران از پانترکیسم میترسد و ترکیه از گسترش زبان فارسی و مذهب شیعه میترسد. شناخت ما از هم کم است و چون یکدیگر را درست نمیشناسیم از هم میترسیم.
وی اظهار کرد: ایران قصد ندارد کسی را به زور شیعه کند و ترکیه هم قصد ندارد پانترکیسم را گسترش دهد. شاید تنها دو درصد از جمعیت ترکیه پانترک باشند، ولی ۹۸ درصد اینطور فکر نمیکنند. چرا افکاری که واقعا متعلق به اقلیت است، باید به کلیت یک کشور اطلاق شود؟! حتی تجزیهطلبها در ایران هم بسیار اندک هستند، مانند همان دو درصد پانترک در ترکیه که اندکاند.
رئیس انجمن ایرانشناسی آنکارا در پایان تاکید کرد: اگر ایرانشناسی در ترکیه آزاد نشود، بهتر است تعطیلش کنیم. این درگیر بودن ایرانشناسی با سیاست و رویکردهای سیاسی، در بلند مدت به نفع ما نیست. متاسفنه برخی فقط منافع کوتاهمدت را در نظر دارند. ما مسئول روابط فرهنگی و تمدنی مردم هستیم و نمی توانیم به خاطر ۴ سال خوش گذشتن به یک مقام سیاسی، جوری عمل کنیم که آینده تیره و تار شود.
رواج کلمات فارسی در میان مردمان ترک
حسن صفرخانی رایزن فرهنگی ایران در ترکیه هم در این نشست گفت: کلماتی که ما در طریقتها استفاده میکنیم کلمات فارسی است که از فرهنگ و تمدن ایرانی منشعب شده است. به همان شکلی که قبلترها اشاره کردند قریب به ۶ هزار واژگان مشترک وجود دارد بیش از دو هزار از این شش هزار مدخلش فارسی است. شما تصور کنید ترکزبانان از واژگان فارسی استفاده میکنند و ما ایرانیها کلمات عربی را به کار میبریم. به عنوان مثال ما میگوییم وضو ترکزبانان میگویند آب دست.
او ادامه داد: نکتهای که میخواستم به آن اشاره کنم این است که این درآمیختگی تبادل و تعامل قوی فرهنگی در جهان شاید بینظیر است البته باید بگویم کمنظیر است. این پتانسیل و ظرفیت مناسبی است که میتوان در توسعه و پیشرفت در سطح منطقه و جهان موثر باشد.
رایزن فرهنگی ایران در ترکیه با اشاره به اشترکات ایران و ترکیه اظهار کرد: ترکیه نسبت به سایر کشورهای جهان اسلام به مسائلی همچون حکمت و فلسفه علاقه دارد آنان خودشان اذعان دارند ما تنها کشوری هستیم که به این موضوعات علاقه داریم و نزدیک ایران هستیم. شاید یکی از وجوه برجسته ترکیه که نیاز به تحقیقات جدی دارد بحث تصوف در ترکیه است.
رضا دهقانی پژوهشگر و استاد دانشگاه، درباره تمایز قومی و فرهنگی ایران و ترکیه گفت: با توجه به اینکه تمام ملتها با تمایز قومی شکل گرفتند. این را عینا وارد کشورهای اسلامی کردند بدون این که مبنای آن را مطرح کنند. لذا ایرانشناسی، ترکشناسی و دیگر شناسیها به گونهای همزاد دولت، ملتسازی شده و وجه آکادمیک و دانشگاهی پیدا کرده است. خب به این لحاظ هستیشناختی در بحث ایرانشناسی وجود داشت. وقتی این مفهوم در ارتباط با ترکیه مطرح می شود چند پیامد دارد.
او ادامه داد: زمانیکه مولانا مثنوی را میسرود برای انسانها آن را خلق کرد وقتی میخواهیم میراث را بر ساختههای خودمان منطبق کنیم چند پاره و تکه میکنیم. این در مورد میراث چند هزار ساله چه فاجعهای رخ خواهد داد و ایرانشناسی را کاملا تکه تکه میکند.
وی افزود: نکته دیگری که از این نوع تبعات است شناخت پیکانی یا فلشی است. در دوره قدیم چون مرزی وجود نداشت از شرق و غرب رفت و آمد میکردند. تعامل خیلی نزدیکتر بود. بنابراین آثاری هم که نوشته میشد آثار نسخ خطی بود که در سازمان اسناد وجود دارد.
دهقانی افزود: اگر به آثار قبل از سیطره ایرانشناسی نگاه کنیم شناختی که از هم داشتند خیلی شناخت گستردهتری بود. اگر در نسخ خطی تفحصی شود میبینیم که خیلی دقیقتر بودهاند.
نظر شما